لزوم استفاده مسئولانه از شاخص های پژوهشی در تصمیمات مربوط به ارزشیابی و ارتقا پژوهشگران

چاپ

لزوم استفاده مسئولانه از شاخص های پژوهشی در تصمیمات مربوط به ارزشیابی و ارتقا پژوهشگران

زهره زاهدی، پژوهشگر دانشگاه لایدن و استادیار دانشگاه خلیج فارس

مسئله ارزشیابی پژوهش یکی از مسائل مهم مورد توجه سياستگذاران پژوهش است که همواره با چالشهای خاص خود روبرو است. در دسترس بودن پايگاه های استنادی با دامنه و پوشش مختلف و ابزارهای متفاوت وب پایه جهت بررسی و مقايسه عملکرد پژوهشی در سطوح مختلف، دسترسی به گستره وسیعی از شاخص های پژوهشی را بيش از پيش تسهيل ساخته است. کثرت شاخص های پژوهشی، تعدد پایگاه های ارائه دهنده شاخص ها، متفاوت بودن روش های محاسبه، پوشش موضوعی و دامنه نمایه سازی مجلات رشته ها، قالب های انتشارات، و زبان های مختلف در پایگاه های استنادی از عمده چالش های ارزشیابی پژوهش بشمار می روند. از طرف دیگر، عدم آگاهی کامل از نحوه محاسبه، نحوه بکارگیری و عمدتاْ استفاده نادرست و تفسير نامناسب شاخص های موجود تبعات زیادی بر نظام پژوهشی کشور های مختلف وارد کرده است. سیاست های نادرست مبنی بر تمرکز صرف بر معیارهای کمی نظیر تعداد مقالات، تعداد استنادات، تشویق به چاپ مقالات در مجلات خاص و عمدتا تمرکز به مجلات با عامل تاثیر بالا و اختصاص بودجه یا پاداش بر پایه این موارد و در نهایت تاثیر دادن این این معیارها در تصميمات مربوط به استخدام يا ارتقا و ترفیع پایه پژوهشگران و اعضای هیأت علمی بدون در نظر گرفتن محدودیت ها و کاستیهای شاخص های پژوهشی و متفاوت بودن فرهنگ انتشار و استناد در رشته های مختلف علمی از جمله مهمترین موارد در استفاده نامناسب از شاخص های پژوهشی بشمار می روند.

استفاده نادرست از شاخص های پژوهشی در سیاستگذاری و ارزشیابی پژوهش و پژوهشگران واکنش های متعددی نظیر تدوین بیانیه ها و ارائه چارچوب های مختلف در این راستا را در سطح بین المللی به همراه داشته است. از جمله این موارد بیانیه سانفرانسیسکو (۲۰۱۳)، بیانیه لایدن (۲۰۱۸)، و بیانیه استفاده مسئولانه از شاخص های پژوهشی (۲۰۱۵) را می توان اشاره نمود. نگاهی عمیق به بیانیه های فوق نشان می دهد که از مهم ترین اهداف تدوین این بیانیه ها آگاهی رسانی در خصوص کاستیهای شاخص های پژوهشی و هشدار نسبت به سواستفاده از آنها می باشد. در همین راستا، اخیرا برخی از کشورها (نظیر هلند) در زمینه تدوین استراتژی های جدید در راستای تغییر نظام پژوهشی به سمت ادغام معیارهای ارزشیابی کمی و کیفی و گسترده کردن ابعاد ارزشیابی (ابعادی نظیر پژوهش، آموزش، رهبری پژوهش، فعالیت های تیمی، و تاثیر)، سیاستگذاری، تدوین و پیاده سازی برنامه های مرتبط در این زمینه پیشقدم شده اند.

با توجه به اهمیت مسئله ارزشیابی صحیح پژوهش و ترغیب به استفاده مسئولانه از شاخص های پژوهشی توسط سیاستگذاران و مدیران علمی پژوهشی سازمان ها و سایر افرادی که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در تصمیم گیری در این خصوص نقش دارند یا تحت تاثیر نتایج حاصل از تصمیمات مربوط به ارزشیابی قرار می گیرند، توجه به اصول زیر پیشنهاد می شود:

کاستیهای پایگاه های اطلاعاتی:

محدودیتهای شاخص های استنادی (استنادات):

محدودیتهای شاخص های مولف محور (شاخص اچ):

محدودیتهای شاخص های مجله محور (عامل تاثیر):

تفاوت بارز در فرهنگ انتشار و فرهنگ استناد رشته های مختلف علمی:

انواع قالب انتشارات علمی:

انتشار در مجلات داخلی کشور:

آزادی عمل پژوهشگران در انتخاب مجلات به تناسب تخصص:

علم باز و مجلات دسترسی آزاد:

بیانیه های بین المللی در خصوص ارزشیابی منصفانه پژوهشگران:

نظر به اهمیت استفاده و تفسیر مسئولانه شاخص های ارزشیابی پژوهش امید است که توجه به اصولی که در این یادداشت به آن اشاره شد و همگامی با اقدامات و پیشرفت های بین المللی در این زمینه سرلوحه کار تمامی سازمان ها و مسئولان و دست اندرکاران امر ارزشیابی پژوهش قرار گیرد.