گفتگو با دکتر علی حسین قاسمی، عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز

چاپ

گفتگو با دکتر علی حسین قاسمی، عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز

ضمن سپاس از اینکه دعوت ما را پذیرفتید و وقت ارزشمندتان را در اختیار ما قرار دادید؛ خواهشمندم ابتدا خودتان را برای خوانندگان معرفی کنید.

من علی حسین قاسمی هستم. استادیار گروه کتابداری و اطلاع‌رسانی پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز.

لطفا در ابتدا تعریفی از سواد سلامت برای خوانندگان خبرنامه ارائه کنید و اینکه خواستگاه این عبارت و اهمیت آن در چیست؟

سواد سلامت در تعریفی که پذیرش گسترده‌ای یافته، عبارت است از مجموعه مهارت‌های فردی برای کسب، پردازش، و درک اطلاعات و خدمات پایه‌ای مورد نیاز در حوزة سلامت، برای این که فرد بتواند مناسب‌ترین تصمیمات مرتبط با سلامت را اتخاذ کند. به نظر می‌رسد که این اصطلاح، بازتعریف عبارت آشنای کتابداران، یعنی سواد اطلاعاتی در قلمرو سلامت است.

نخستین ظهور این اصطلاح در متون آکادمیک به سال 1974 برمی‌گردد که سایموندز آن را استفاده کرد. اما آنچه که موردنظر سایموندز بود اصلا با درک و تعریفی که امروزه از این اصطلاح داریم، منطبق نیست. از اوایل دهه 1990 میلادی کم‌کم عبارت سواد سلامت به صورت جدی در متون آکادمیک مطرح شد و این ظهور با رشد تصاعدی همراه شد. هرچند که زادگاه این مفهوم ایالات متحده است، اما پژوهش، آموزش، و اقدام در این حوزه اصلا به این کشور محدود نمانده. دلیل این گسترش، نقش مهارت‌های سواد سلامت در ارتقای سطح سلامت و رفاه فردی و اجتماعی، و اثرات اقتصادی اجتماعی آن است.

به نظر شما تا چه میزان فراگیری سواد سلامت برای عموم جامعه ضرورت دارد و دلایل اهمیت آن چیست؟

کشورهای توسعه‌یافته سرمایه‌گذاری قابل توجهی در مباحثی همچون آموزش و ترویج سواد سلامت دارند. روشن است که ما یک کشور توسعه یافته مثل ایالات متحده و اروپا نیستیم و بنابراین توان اقتصادی و امکانات بهداشتی- درمانی محدودی داریم. مشکلات و ضعف‌های مدیریتی مربوط به همین توان و امکانات را هم به آن اضافه کنید. در چنین حالتی، مدیریت و بهره‌برداری بهینه از توان اقتصادی فردی و اجتماعی در مراجعه به امکانات بهداشتی- درمانی، ارتباط مستقیم با موفقیت فرد در تحقق یک زندگی سالم دارد. تحقیقات بسیاری، بویژه در کشورهای توسعه‌یافته، در بارة اثرات مثبت آموزش سواد سلامت بر کاهش هزینه‌های درمانی، و همچنین اثرات جانبی آن همچون کاهش مراجعه به نظام درمانی، کاهش فشارهای روانی ناشی از ابتلا و بیماری، و مانند آن‌ها به عمل آمده. آنچه که بر اهمیت کسب مهارت‌های سواد سلامت می‌افزاید، توجه فزاینده به خودمراقبتی، و محوریت فرد در حفظ سلامت فردی است. می‌دانید که سهم بیماری‌های عفونی در مقایسه با حوادث و بیماری‌های مزمن، در میزان مرگ‌ومیر در جهان و در کشور ما کاهش یافته. در مقابله با حوادث و بیماری‌های مزمن، خودمراقبتی بسیار اثربخش است و سلاح و ضرورت نخست در خودمراقبتی، سواد سلامت است.

از دیدگاه شما و با توجه به مطالعاتی که دارید، وظیفه آموزش جامعه برای فراگیری سواد سلامت باید به عهده چه نهاد یا نهادهایی باشد؟

آموزش دادن سواد سلامت، مثل هر اقدام کلان، نیازمند مشارکت و اقدام بین‌بخشی و فرابخشی است. زمانی در «مدل توسعه سواد اطلاعات در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری» که ارائه دادم، بیان کردم که چگونه مراکز و نهادهای مختلف جامعه می‌توانند در آموزش سواد اطلاعاتی ایفای نقش کنند. همین وضعیت در مورد آموزش سواد سلامت هم مصداق دارد. دلیلش هم روشن است: آموزش‌ها و مهارت‌هایی از این دست، در همة سطوح و زوایای جامعه مورد نیاز افرادند، و بنابراین آموزش سواد سلامت هم باید در همه جا و توسط همة نهادها و سازمان‌ها انجام گیرد.

جایگاه کتابخانه ها و انجمن کتابداری را در آموزش سواد سلامت چگونه ارزیابی می کنید؟

مفهوم سواد در یک معنا، توانایی دریافت و ارزیابی اطلاعات است. بر این اساس، یکی از رشته‌هایی که سواد سلامت به آن‌ها خیلی مربوط می‌شود، کتابدار و کتابداری است. کتابداران دنیا همان طور که در آموزش سواد اطلاعاتی بسیار فعال‌اند، در آموزش و ترویج سواد سلامت هم بسیار اثرگذارند. بر همین مبنا، در سرفصل درسی جدید کارشناسی کتابداری و اطلاع‌رسانی پزشکی، درسی برای آموزش سواد سلامت گنجانده شده تا دانش‌آموختگان این رشته با مبانی نظری و عملی آموزش و ترویج سواد سلامت آشنا شوند. کتابداران به مثابه دروازه‌بانان دانش و راهنمایان اطلاعات مرجع و موثق، می‌توانند مبدأ و منبع بسیار مناسبی برای آموزش سواد سلامت باشند. در همین راستا، در «انجمن علمی ارتقای کتابخانه‌های عمومی» اقدامی آغاز شد برای این که پیوندی میان کتابخانه‌های عمومی و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در جهت آموزش و ترویج سواد سلامت در همة کتابخانه‌های عمومی برقرار شود و از این پتانسیل کتابخانه‌ها و توان آن‌ها در دسترسی به اقشار گستردة جامعه برای توسعه سواد سلامت استفاده شود. طبعاً هر کتابخانة دیگری می‌تواند در این جهت فعالیت کند و انجمن کتابداری می‌تواند به عنوان هماهنگ‌کننده و جهت‌دهندة این فعالیت‌ها نقش آفرینی کند. اما متاسفانه همان طور که در مورد سواد اطلاعاتی این اتفاق نیفتاد و اعضای ارشد انجمن ترجیح دادند که به صورت انفرادی عمل کنند، انتظار نمی‌رود که در این مورد هم اتفاق جدی و خاصی بیفتد.

به نظر شما فراگیری مهارت های سواد سلامت تا چه میزان می تواند به مردم برای مقابله با شرایط بحرانی همچون شیوع ویروس کرونا کمک کننده باشد؟

گفتیم که در دنیای امروز به دلیل افزایش سطح بهداشت، نقش بیماری‌های مزمن در میزان ابتلای افراد جامعه پررنگ‌تر شده. ولی با ماجرای اخیر همه‌گیری ویروس کرونا می‌بینیم که این بدان معنا نیست که بیماری‌های عفونی، کاری با انسان ندارند. در این ماجرا هم می‌بینیم که بیشترین تاکید بر خودمراقبتی و مراعات فردی است. و همانطور که گفتیم، ضرورت اولیه در خودمراقبتی، سواد سلامت است. در تعریف سواد سلامت، گفتیم مهارت در گرفتن بهترین تصمیمات مرتبط با سلامت. این یعنی همان تصمیماتی که موجب می‌شود ما از خطر کرونا، خطر دیابت، خطر سکته قلبی، خطر تصادف، خطر ناهنجاری‌های روانی، و مانند آن‌ها در امان بمانیم. بدیهی است که برای مقابله با خطر، اگر منتظر وقوع حادثه باشیم تا بعد اقدام کنیم، خیلی دیر خواهد بود. نمی‌شود منتظر وقوع آتش بمانیم، تا بعد نیروی آتش‌نشانی تشکیل دهیم. بنابراین اقدامات زمینه‌ای و اصلی در آموزش و ترویج سواد سلامت را باید بسیار پیش‌تر از بروز بحران آغاز کرد. مضافاً این که سلامت، نیاز هرروزة ما در زندگی است.

و سخن پایانی...

با توجه به فعالیت‌های شایان تقدیر انجمن کتابداری فارس، پیشنهاد می‌کنم در امر آموزش و ترویج سواد سلامت در حوزه زیر پوشش خود اقدام کنند. مطمئن هستم که همکاران من در گروه‌های کتابداری و اطلاع‌رسانی پزشکی دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور آمادة همکاری در این رابطه خواهند بود. موفق باشید.