گفتکو با دکتر رحمت الله فتاحی، استاد علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه فردوسی مشهد

چاپ

ارزیابی علم و فناوری

گفتکو با دکتر رحمت الله فتاحی، استاد علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه فردوسی مشهد

زهرا شاه نظرنژادخالصی، دانشجوی دکتری علم اطلاعات و دانش شناسی گرایش مدیریت اطلاعات و دانش دانشگاه شیراز

مریم ترکمن، دانشجوی کارشناسی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه شیراز

مهشید آردی، دانشجوی کارشناسی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه شیراز

در این شماره قصد داریم با دکتر رحمت الله فتاحی، استاد محترم علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه فردوسی مشهد در زمینه ارزیابی علم و فناوری به گفتگو بپردازیم. ایشان در سال ۱۳۳۰ در همدان متولد شدند و متخصص علم اطلاعات و دانش شناسی می باشند. ایجاد اولین گروه بحث الکترونیکی کتابداری و اطلاع رسانی در ایران (از سال ۱۳۷۷ تا کنون) و همچنین، عضو هیئت تحریریه ۷ مجله و سردبیر دو مجله علمی در حوزه کتابداری و اطلاع رسانی از دیگرفعالیتهای دکتر فتاحی است. ارائه ایده ها و نظریه های نو در حوزه فهرستنویسی و سازماندهی اطلاعات که در قالب مقاله های انگلیسی منتشر شده است از برجستگی تخصص ایشان در سطح بین المللی به شمار می آید.

١. آقای دکتر فتاحی، معنا و مفهوم علم و فناوری از دیدگاه شما چیست و آیا از نظر شما این دو مفهوم در ارتباط با یکدیگر هستند و یا دو مفهوم مجزا به شمار می‌روند؟

در ارتباط با این پرسش بایستی این رو خدمتتون عرض کنم که تا زمانی که انسان از طریق پژوهش‌های کاربردی نتوانست موضوعی را و چیزی را پیش ببرد و علم را بسازد، در واقع ما از فناوری هیچ نشانی نمی‌بینیم؛ اما، از زمانی که انسان از ابزارهای مختلف استفاده کرد تا بتواند علم را توسعه بدهد و علم را شکل بدهد، آن موقع به این رابطه‌ پی می‌بریم.

برای نمونه، در حوزه‌ی نجوم و اخترشناسی، اگر ما تلسکوپ نداشته باشیم یا اُسطرلاب نداشته باشیم، خب نمی‌توانیم علم اخترشناسی را پیش ببریم. و یا در مورد فیزیک، شیمی، پزشکی و غیره. پس این دو معنا و مفهوم با هم رابطه دارند. البته در برخی از رشته‌های علوم انسانی، مثلاً فلسفه، منطق؛ نشانی از فناوری نمی‌بینیم، یعنی زیاد این علوم، وابسته به فناوری نیستند هر چند که امروز در هر کدام از این فناوری‌ها به هر شکل و به صورت‌های مختلف استفاد می‌شود. بنابراین، علم و فناوری از گذشته‌های دور، رابطه داشتند و هر کدام به توسعه‌ی اون یکی دیگه کمک کرده و این دو لازم و ملزوم یکدیگرند.

٢. به نظر شما هدف از ارزیابی علم و فناوری چیست و از چه راهی می‌توان به ارزیابی علم و فناوری پرداخت؟

در خصوص پرسش دوم بایستی اشاره کنم که هیچ علمی و هیچ فناوری، نمی‌تواند بدون ارزیابی به پیش برود و دائماً بشر، این ویژگی یا این امتیاز را برای خودش در نظر داشته که قدم به قدم، هر کاری را که پیش برده، بتواند آن را ارزیابی کند تا نسبت به نقاط قوت و ضعف خودش و پیشرفت آن علم و فناوری، پی ببرد و اگر شکافی و فاصله‌ای وجود دارد، نقاط ضعف، آنها را شناسایی کند و بتواند برایش راه حلی پیدا بکند. پس بنابراین، ما علم و فناوری را با این هدف ارزیابی می‌کنیم که از توسعه‌ی متوازن آنها اطمینان پیدا بکنیم و بدانیم که آنها در راستای درستی، به پیش می‌روند. این هم یکی از ویژگی‌های خود علم و فناوری است که انسان را تشويق می‌کند که از روش‌های علمی و از ابزارهای فناورانه استفاده کند تا بتواند کار خودش را ارزیابی کند. ارزیابی علم و فناوری هم به شکل‌های مختلف می‌تواند صورت بگیرد. مثل اینکه چقدر مثلاً تولید علمی داشتیم. مانند: کتاب، پایان‌نامه، پژوهش، مقاله مجله؛ چقدر همایش برگزار شده در حوزه‌های علمی، چقدر کارگاه‌های آموزشی برگزار شده، در واقع یک نوع، ارزیابی‌های کمّی است. اما، شیوه‌ی دیگر هم می‌تواند وجود داشته باشد که ما ارزیابی‌های کیفی را دنبال بکنیم، یعنی ببینیم که تأثیر علم و فناوری در زندگی فرد و جامعه و همینطور سازمان چیست. اگر ما این رو دنبال بکنیم، ارزشش بیشتر از ارزیابی‌ کمّی است که تعداد را می‌شماریم. تا شاید چند دهه قبل، انسان تصور می‌کرد که ارزیابی‌های کمّی می‌تواند بیشتر به او کمک کند؛ اما الآن بیشتر به دنبال تعیین و ارزیابی اثربخشی یک جریان یا علم و یا یک فعالیت هستند. بنابراین، بایستی بیشتر، بر ارزیابی‌های کیفی تمرکز کنیم.

٣.از نظر شما مشکلات ارزیابی علم و فناوری چیست؟

در خصوص این پرسش برای اینکه ما پی ببریم به این مشکلات، بایستی ببینیم که در درجه‌ی نخست، چه روش‌ها و تکنیک‌هایی برای ارزیابی علم و فناوری وجود دارد و تا چه حد این روش‌ها و تکنیک‌ها، اعتبار دارند و می‌توانند به درستی توسعه‌ی علم و فناوری را بسنجند. نکته‌ی مهم این است که ارزیابی علم و فناوری کار یک گروه کوچک و یا فرد و یا دانشگاه نیست. کار یک مرکز ملی و یا بین‌المللی است.خب من به اتفاق آقای دکتر مهراد و دکتر دیانی، دو سال در شورای انقلاب فرهنگی، در ارتباط با ارزیابی علم و فناوری در ایران کار کردیم. این شورا، یک شورای ملی در سطح ملی است و با بودجه و حمایت آن، این کار انجام شد و جلد نخست ارزیابی علم و فناوری، مربوط به سال ١٣٨١ نیزمنتشر شد و در آنجا نشان داد که دانشگاه‌ها به لحاظ توسعه‌ی علم و فناوری، در چه وضعیتی‌اند. آنجا ما متوجه شدیم که رویکرد کمّی، یکی از مشکلات ارزیابی است. یعنی، دانشگاه‌ها آمارهایی را می‌دادند، بخصوص دانشگاه‌های غیر دولتی، که نشان می‌داد واقعی نیستند و ما آنها رابایستی مورد درستی یا سنجش درستی یا درست آزمایی، قرار می‌دادیم. پس بنابراین، وقتی که ما بخواهیم توسعه‌ی علم و فناوری را مورد سنجش قرار بدهیم، بایستی از روش‌ها و ابزارهای درستی استفاده کنیم و این کار هم در سطح ملی باشد و مورد حمایت نهادهای ملی، در غیر این‌صورت، نتیجه‌اش نمی‌تواند یا اعتبار داشته باشد و مورد استفاده قرار بگیرد و یا کلاً روشنگر باشد.

۴. از نظر شما تا چه میزان به علم و فنّاوری اهمیّت داده شده و به این موضوع پرداخته می‌شود؟

در مورد این پرسش باید بگویم که یکی از افتخارات دولت‌ها و زیرمجموعه‌های آن‌ها یعنی مثل وزارت علوم و وزارت بهداشت و برخی از وزارتخانه‌های دیگر مثل ارتباطات و فنّاوری اطلاعات و کشاورزی و غیره به این است که علم و فنّاوری را توسعه و از آن‌ها برای پیشبرد هدف‌ها و برنامه‌های پنج‌ ساله‌ی خودشان استفاده می‌کنند. به ظاهر می‌بینیم که دولت‌ها و وزارتخانه‌ها و سازمان‌ها به این عرصه یعنی علم و فنّاوری اهمیّت می‌دهند؛ امّا، در واقع بایستی به این هم اشاره کنیم که این‌ها نمی‌توانند در سمت و سویی که مورد وثوق همگان هست، حرکت کنند؛ یعنی اینکه، چگونه علم و فنّاوری باید توسعه پیدا کند و براساس چه برنامه و اولویّت‌هایی و این برنامه براساس چه منابعی، چه پژوهش‌هایی و با مشارکت چه مغزهایی انجام و تدوین شده است، این‌ها نشان از اهمیّت آن دارد؛ وگرنه اینکه حتّی اگر در سطح ملّی هم ما برای علم و فنّاری برنامه داشته باشیم و توسعه بدهیم؛ امّا، مورد وثوق و اجماع نخبگان کشور و سازمان‌های زیربط نباشد، نمی‌تواند زیاد جالب باشد.

۵. به نظر شما در ایران چه اقداماتی برای ارزیابی علم و فنّاوری صورت گرفته است و عملکرد آن را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

همانطور که اشاره کردم، یکی از زیرمجموعه‌های شورای انقلاب فرهنگی، گروه علم و فنّاوری بود که بخش مهمّی از کار آن، ارزیابی پیشرفت علم و فنّاوری در ایران بود که در اوایل دهه‌ی 80 ، خیلی فعّال بود و بعداً کم کم متأسّفانه مثل بسیاری از حرکت‌ها از کار ایستاد و من اطّلاع ندارم که سرنوشت آن فعالیّت‌ها چه شد. برخی از وزارتخانه‌ها هم این ارزیابی‌ها را انجام می‌دهند؛ برخی از دانشگاه‌ها به خصوص در قالب طرح‌های پژوهشی یا پایان‌نامه‌ها به جنبه‌هایی از ارزیابی علم و فنّاوری می‌پردازند؛ مثلاً اینکه چه قدر از اینترنت و وب استفاده می‌شود، چه قدر وب‌سایت‌های دانشگاه‌ها براساس معیارها است و چه فنّاوری‌هایی در دانشگاه وجود دارند. این کارها انجام می‌شوند و جزئی از شاخص‌های ارزیابی خود دانشگاه‌ها و رتبه‌بندی آن‌ها هم به حساب می‌آیند.

۶. شما در رشته‌ی علم اطلاعات و دانش‌شناسی، علم و فنّاوری را چگونه ارزیابی کرده و تا چه میزان امکان پیشرفت در حوزه‌ی فنّاوری در این رشته را تخمین می‌زنید؟

در مورد این پرسش ، واقعاً ما اطلاعات تازه و معتبری نداریم اینکه در رشته‌ی ما چطور علم و فنّاوری را ارزیابی می‌کنیم. همانطور که در پرسش قبلی اشاره کردم به شکل پراکنده و در قالب پایان‌نامه‌های ارشد و دکتری جنبه‌هایی از علم و فنّاوری وارد ارزیابی قرار می‌گیرد؛ مثلاً اینکه، چه نرم‌افزارهایی برای آرشیوها و کتابخانه‌های دیجیتالی وجود دارند و امکانات این‌ها چیست و چه قدر با معیارها و استانداردهای جهانی فاصله دارند. این یک نمونه‌ی کوچک است؛ ولی ما برنامه‌ی منسجمی برای این‌کار نداریم و فکر نمی‌کنم که هیچ گروهی در این زمینه فعالیّت به اصطلاح مدوّنی داشته باشد. یک درس در رشته در مقطع دکتری وجود دارد که مربوط به ارزیابی نظام‌های بازیابی اطلاعات است که شاید جنبه‌ی کوچکی از فنّاوری را نشان بدهد؛ ولی، همانطور که اشاره کردم، هیچ برنامه‌ی منسجمی در این زمینه وجود ندارد.

۷.به نظر شما آیا شاخص‌های مرتبط با علم و فنّاوری به خوبی در رشته‌ی ما در حال اجرا است و یا هنوز جای کار دارد؟

پاسخ به این پرسش می توان گفت ادامه‌ی پاسخ سوال قبلی است؛ یعنی ما شاخص‌های مدوّنی در رشته‌ علم اطلاعات برای ارزیابی علم و فنّاوری نداریم. برخی از شاخص‌ها در مورد مثلاً ارزیابی وبگاه‌ها، ارزیابی فهرست‌های رایانه‌ای یا ارزیابی مثلاً شبکه‌ها و غیره وجود دارد امّا، برنامه‌ی مدوّنی در رشته‌مون وجود ندارد و در حال اجرا نیست.

۸. چه پیشنهادی به منظور بهبود عرصه‌ی علم و فنّاوری به طور کلّی، همچنین به طور خاص در رشته‌ی علم اطلاعات و دانش‌شناسی به پژوهشگران و دیگر مخاطبان دارید؟

در مورد این پرسش می‌توانم این را بگویم که اگر بخواهیم علم و فنّاوری در کشور ما روی ریل درستش قرار بگیرد، یعنی اینکه از اثربخشی و ویژگی کاربردی برخوردار باشد از جمله در رشته‌ی ما، بایستی برای آن برنامه داشته باشیم هم در برنامه‌های آموزشی یعنی درس‌ها و هم در گرایش‌های پژوهشی در قالب پایان‌نامه‌ها و طرح‌های پژوهشی و هم در موضوعاتی که در همایش‌ها و کارگاه‌های آموزشی برگزار می‌شود. بنابراین، الان ما متأسّفانه این برنامه را نداریم. همه‌ی فعالیّت‌های ما در این زمینه پراکنده است؛ منسجم و یکپارچه در سطح ملّی نیست؛ همه‌ی گروه‌ها راه خودشان را می‌روند و به گروه دیگری کار ندارند. شاید انجمن کتابداری و اطلاع‌رسانی یک بخشی را به این می‌پردازد که در سطح ملّی بتواند در ارتباط با توسعه‌ی علم و فنّاوری در رشته، هماهنگی ایجاد کند؛ امّا، نتیجه‌ی کارش اجرایی نیست و در گروه‌ها یا در سازمان‌های زیربط لازم‌الاجرا نیست؛ بنابراین، ما بایستی برنامه‌هایی داشته باشیم که این فعالیّت‌های علم و فنّاوری را در آموزش، پژوهش و کاربرد، کاملاً یکپارچه کنند. در غیراینصورت ما فقط در سطح حرکت می‌کنیم و فعالیّت‌هایمان هیچ تأثیری در توسعه‌ی رشته و توسعه‌ی علم و فنّاوری نخواهند داشت. این وظیفه به عهده‌ی همه کسانی است که در کمیته‌ی برنامه‌ریزی علم اطلاعات و دانش‌شناسی در وزارت علوم مشغولند و هم تک تک اعضای هیأت علمی که شایسته است به این موضوع مهم توجّه داشته باشند و نقش خودشان را هرچند کوچک در توسعه‌ی علم و فنّاوری به وضوح در رشته‌ی ما دنبال کنند.

از جناب آقای دکتر فتاحی بابت اینکه وقت ارزشمند خود را در اختیار ما قرار داده و مطالب ارزشمندی را ارائه نمودند بسیار سپاسگزاریم...