گزارش سلسله نشست های مدیریت استراتژیک در کتابخانه های دانشگاهی
انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران – شاخه منطقه جنوب کشور (زمستان ۱۴۰۰)
دبیر نشست: ابراهیم عمرانی
دبیر شورای تأمین منابع وزارت عتف
پیاده ساز: مریم خرمی
دانشجوی کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی گرایش مدیریت اطلاعات دانشگاه شیراز
تیتر اصلی این نشست ها مدیریت استراتژیک در کتابخانه های دانشگاهی بود. ما در جلسه اول از دوستان زیادی دعوت کردیم که در دو گروه، یک گروه کتابخانه های آینده را برای ما ترسیم کنند و دیگری، گروه دوم کتابدارانی که الان درگیر کار هستند، به ما بگویند که الان فاصله هایشان با کتابخانه های آینده ،که داریم ازشون صحبت می کنیم، چقدر است و ما چه باید بکنیم؟ و در همان نشست اشاره های مختلفی از صحبتهای دوستان عزیزمان داشتیم. که در مجموع به یک برنامه رسیدیم که از جلسه دوم کلید خورد.
مسایل مختلفی طرح شد مانند وضعیت کتابداران و مدیریت کتابخانه های دانشگاهی، و مجموعهها و مجموعه سازی، آموزش کاربران، و فناوریهای نوین که با توجه به صحبتهای استادان و حرفه مندان وضعیت کتابداران و بازآموزی آنها به عنوان اولویت اول نشست برگزیده شد. درواقع جمع به این نتیجه رسید که مهم ترین مساله ای که روی میز کتابداران و تشکل های کتابداری است مساله بازآموزی کتابداران است. ولی فقط بازآموزی نبود. اگر یادتان باشد ما یکی از مسائل مهم را که حتی به عنوان موانع بازآموزی از آن نام بردیم، چالش هایی است که بر سر راه بازآموزی وجود دارد. مدیریت جاری کتابخانه های دانشگاهی در بسیاری مواقع، خود یکی از چالشهای بازآموزی است.
مدیریت کتابخانه های دانشگاهی بنا به صحبتهای همکاران در جلسه اول، اولویت دوم بحث ما است که پس از آنکه بحث بازآموزی به جمع بندی رسید، آغاز خواهد شد و در این مرحله فقط مشکلات مدیران و بازآموزی کتابداران طرح خواهد گردید.
آموزش کاربران در کنار آموزش کتابداران
اولویت سوم، که به نوعی در بحث بازآموزی می تواند اشاره شود، لیکن مسأله مستقلی است، و امروز هم در موردش حرف می زنیم، بحث آموزش کاربران به عنوان یکی از نکات کلیدی و اصلی ما بود که ما بتوانیم روی این نکته بیشتر کار کنیم. در جلسات گذشته این مطلب بارها گفته شد که از میان همه کارهایی که بر عهده کتابداران میگذاریم و در بازآموزی به آن اشاره میکنیم، آموزش کابران است. کاربرانی که گفتیم از نسل جدید هستند و خودشان بعضا از همه ما کتابداران کهنه کار بهتر بلد هستند با شبکه کار کنند. پیچ و مهره های شبکه را جلوی ما باز و بسته می کنند و ما با حیرت نگاه میکنیم به این بچه های جوان که به این زیبایی دارند روی شبکه کار می کنند چه داریم که بدهیم، هر چند که گوگلیست هستند، راهبردهای جستجو را نمیشناسند.
واقعیت این است که به هیچ وجه یک کار علمی دقیق در رفتارگوگلگردها و وبگردها نمی بینید. لازم است ما خوب بتوانیم کمک کنیم و آموزش بدهیم تا بتوانند تجربههایشان را با یک کار علمی تلفیق کنند. باید تا اندازه لازم (که برای افراد مختلف این اندازه فرق میکند)، آن چه ما به اسم کتابداری و اطلاع رسانی و ذخیره و بازیابی و همه این اصطلاحاتی که در حوزه خودمان به کار میبریم را آموزش ببینند و باید بتوانند ترکیب کنند با این شیوه هایی که خود استفاده میکنند. این تعامل برای کتابداران بسیار با ارزش است. شیوه ها و تجربه های جوانان می تواند به کتابداران کمک کند که به روز شوند، نیاز آنها را بشناسند، و طراحی خدمت برای نسل جدید انجام دهند و از این طریق جایگاه خود و حرفه را بازتعریف کنیم.
تشکلها و نه تشتتها
مساله ای که من الان اشاره کردم که جلسه امروز هم ما دربارة آن با دو نفر صحبت کردیم (یکی آقای دکتر داریوش علیمحمدی بودند و یکی سرکار خانم رقابی بودند) مساله تشکل ها بود. کتابخانه های دانشگاهی ممکن است تشکل های مختلفی داشته باشند که وجود همه شان خوب است. نمونهاش انجمن کتابداران ایران که سالهاست از سال 81 -82، کمیته کتابخانه های دانشگاهی داشته است و گاهی در فراز و گاهی در نشیب کارهایی کرده اند. کارهای انجمن نیاز به انسجام بیشتری دارد و کمیته فعلی کتابخانههای دانشگاهی در انجمن به نظرم یک بازنگری دارد میکند در تمام مسائل قبلی و خوب دوستانی که آنجا هستند الان دارند تلاش میکنند که برنامه ریزی بهتری برای بازآموزی کتابداران کتابخانههای دانشگاهی داشته باشند. تشکل دیگری که باز خیلی قدیمی هست و شاید مربوط به سال 1372-73 هست، کنسرسیوم کتابخانههای دانشگاهی هست. کنسرسیوم به نظر من در دورانی نقش خیلی خوبی ایفا کرد. درآن دوران هم کتابخانه های دانشگاهی مثل الان در یک برزخ به سر میبردند. در اواخر دهه 60 رکود دوره جنگ در واقع بر کتابخانه ها، همه ، نه فقط دانشگاهی سایه انداخته بود و من شاهد بودم تا نیمه دهه 1360 و در دوره انقلاب فرهنگی، کتابداران روزها در کتابخانه ها دور هم می نشستند و با هم گپ می زدند. اگر دانشجویی یا استادی میآمد کتابی امانت میدادند و غیره. بودجه ها نامعلوم و اندک بود و کتابخانه ها خرید جدی نداشتند و کار زیادی در آن روزها نمیشد انجام داد. فکر می کنم آن سالها با جمع شدن کتابخانه های دانشگاهی دور هم و تشکیل آن کنسرسیوم، که در واقع برای خرید منابع تشکیل شد، (هدف اصلی تامین و اشتراک منابع بود). پیشنهاد دهنده آن کنسرسیوم خود من بودم و شکل گرفت ولی در کنارش ما کلاس های آموزشی گذاشتیم. همزمان با خرید مجلات بصورت چاپی، و با ورود به منابع الکترونیکی در نیمه دهه 90 به بعد یعنی شاید از سال 93-94، کتابخانه ها شروع به حرکت کردند. اوایل با فلاپی دیسکهای بزرگ و بعد با فلاپی دیسکهای کوچک و پس از آن با سی دی و بعد دی وی دی، به منابع الکترونیکی ورود کردیم. آن زمان، این آی اس آی نبود، لیکن هنوز وب آو ساینس wos نبود، لیکن اجزای گوناگونش روی فلاپی می آمد. مثل current content ها در 6 سری علوم، زیست شناسی، علوم اجتماعی، مهندسی ، کشاورزی ... جداگانه می آمدند. بعد SCI روی اولین سی دی ها می آمد. همینطور SCI جداگانه می آمد. و هر کدام از اینها کارکرد خودش را داشت و ما هم استفاده می کردیم و موج راه انداختیم. ببینید این موج از چند جا حمایت شد و کتابداران احساس کردند که دارند یک کار جدید میکنند. به میدان آمدند و بعد که در سال 1999منابع الکترونیکی آنلاین شد، کنسرسیوم گسترش یافت. و آموزشهای بسیار زیادی در آن سالها داده شد و همه کاربردی و در جهت کمک به کاربران. در کتابخانهها، کتابداران به وجد آمده بودند. این موج نشان داد کتابداران تنبل و بیکاره نیستند و نبودند و نخواهند بود، انگیزه خدمت به کاربران همه شان را حرکت داد و همه در آموزش گرفتن برای خود و آموزش دادن به کاربران از هم سبقت میگرفتند. ما همه میدانیم که در هر محیطی، در هر رشته ای آدم های قوی و ضعیف و آدم های تنبل و بسیار فعال وجود دارد، ولی در کتابداری اکثریت کتابداران در صف خدمت بودند و دوست داشتند کاری کنند به شرطی که بلد باشند و امکاناتش را داشته باشند. ورود منابع الکترونیکی به صحنه کتابداری یک هیجان ایجاد کرد و کتابداران خودشان را نشان دادند و فکر میکنم دوران خوبی در نیمه دهه 70 تا پایان دهه 80 داشتیم و خیلی هم خوب توانستیم جلو بیاییم و حتی با وجود جهش ارزی سال 1390 که یک دفعه دلار از 1000 تومان به 4000 تومان رسید و4 برابر شد و یک رکودی ایجاد کرد در خرید منابع باز از پای ننشستند و کار کردند. ولی به هر حال این مشکل وجود داشت و دارد و آرام آرام دوباره یک رکودی ایجاد شد که دوران کرونا این رکود را بسیار سنگین کرد.
پس دومین تشکلی که داشتیم و در دوره الان هم هست و من همین الان هم دبیر همان کنسرسیوم هستم و همین الان هم داریم همان جا فعالیت میکنیم و بسیاری از دوستانی که الان توی این جمع هستند در نشست هفته پیش ما (دوشنبه) شرکت داشتند و مجمع عمومی کنسرسیوم برگزار شد، وجود داره و کمک هست و خوشبختانه در همین دو هفته اخیر مدیری در وزارتخانه به رأس این کار رسید که خودش قبلا معاون پژوهشی دانشگاه بوده و از مشکل دامنگیر خرید منابع و تحریمها و ارسال ارز آگاه هست و من امیدوارم که موجب حرکت جدیدی در این کار بشود.
تشکل جوانی که تازه تاسیس شده شبکه کتابخانه دانشگاهی ایران است که به همت کتابداران کتابخانههای دانشگاهی، وبسایتی راه اندازی کردند و فعالیتشان را شروع کردند و جای تقدیر دارد از همه بچه هایی که دست به کار زدند و تلاش کردندکه این رخوت را بشکنند. به هر حال من در اولین جلسه زمانی که اساتید را دعوت می کردم به یاد دارم که آقای دکتر زوارقی به من گفتند که شنیدید که این تشکل شکل گرفته؟. جلسه مان تقریبا برای دو ماه پیش بود. پرسیدم که چه کسانی هستند؟ و توضیح دادند و من هم گفتم من خب هم بچه های شریف را می شناسیم و هم رازی کرمانشاه را. و از آقای دکتر احمدی از دانشگاه کرمانشاه و خانم رقابی از دانشگاه شریف دعوت کردم. و امروز باخانم رقابی صحبت کردیم گفتند که من خودم آمده بودم و احتمالا دعوت نامه ما به دستشون نرسیده بود. ولی به هر حال آمدند و در جمع ما صحبت کردند. و بنده خیلی هم خوشحال شدم که یک کتابدار دانشگاه صنعتی شریف آن روز در جمع ما بودند، در کنار کتابداران دانشگاههای تهران، تربیت مدرس، رازی کرمانشاه و تبریز ایشان هم صحبت کردند. این تشکل جدید است و باید حمایت شود.
من صحبتم آن است که این تشکل ها خیلی خوب است که کنار هم بنشینند و پیکانها را به یک طرف بگیرند. اگر من به فرض میگویم فعلا الان در کنسرسیم مینشینم و ارتباطی با وزارتخانه دارم، آنجا امکانات را به کار بگیرم، اگر خانم دکتر اسدی(مسئول کمیته آموزش انجمن) هستند، امکانات انجمن را به کار بگیرند، تا این تشکلها تقویت شود و بتوانیم برنامه ریزی کنیم. این مجموعه تشکلها کنار هم قرار بگیرند، برایمان یک پیام دارد و آن این است که این بحثهایی که الان ما در خصوص باز آموزی میکنیم روی هوا رها نخواهد شد.
در صحبتی که روز اول این مجموعه صحبتهای مدیریت استراتژیک داشتم، یعنی اینکه وقتی آقای دکتر قانع به من گفتند یک جلسه در خصوص مدیریت استراتژیک کتابخانه های دانشگاهی داریم و شما هم شرکت کنید، خدمت ایشان عرض کردم که این به کجا میانجامد و من با سخنرانی موافق نیستم و هیچ جا شرکت نمیکنم و کسی من را نمیبیند که در جایی سخنرانی کنم یا حرف بزنم، من مشغول کار خودم هستم ولی اگر آقای دکتر قانع کاری انجام شود، باید این کار به نتیجهای برسد و از دلش یک برنامه، پلتفرمی یا کاری بیرون بیاید که نتیجه بخش باشد، نمونه کنگره که زمانی که ما آغاز کردیم، کسی فکر نمیکرد که کنگره شکل بگیرد اما تاکنون شش کنگره برگزار شده و بنده بسیار مفتخرم که به کمک همه دست اندرکاران، اساتید، دانشجویان، ما نهالی کاشتیم که در حال رشد است و قد می کشد.، من همه امیدم آن است که این امر جریان ساز شود، بنابراین اگر میخواهید جریان ساز شود، باید همه تشکلهایی که در این حوزه ادعای فعالیت دارند، هم راستا شوند و هم افزایی کنند و این برنامهها که در چند جلسه راجع به آنها صحبت می کنیم، را به نتیجه برسانند، بنابراین بحث تشکلها بسیار برایمان مهم است که حتما در جلسات آینده در این خصوص صحبت خواهیم کرد.
دو مقاله تازه: یک درباره رشته و یکی درباره حرفه:
۱- مقاله ای درباره رشته: جنبش مدرسه های اطلاعات ISchool
ما در این چند جلسه علاوه بر ساعاتی که در جلسه بودیم ، بیرون از جلسه با اساتید و کتابداران در ارتباط بودیم تلفنی و ایمیل و صحبتهای زیادی داشتیم و جناب آقای دکتر علیمحمدی دو مقاله نیز هدیه کردند که من این دو مقاله که در گروه بحث هم گذاشتیم را اشارهای خواهم داشت چون هر دو در راستای کار امروز ما بوده و بعد به سراغ صحبتهای جمعبندی دوستان خواهم رفت.
یکی از این مقالات در ابعاد آموزشی رشته بحث کرده است[1] و از جنبشهای ischool گفته و نکته ای که برای من در این مقاله مهم بود، جنبشهای ischool و جنبش دانشکده های اطلاعات بود که نام کتابداری را از مجموعه خودشان حذف کردند، و عملا به سمتی رفتند که از کتابخانه ها فاصله گرفتند (نه همهشان بلکه بیشترشان) و بیشتر به سمت بحث فناوری رفتند. خوب می دانیم ischool بیشتر فناوری اطلاعات است تا رشته کتابداری، درصورتی کتابداری با یک سابقه دیرین و با یک ماموریت کهن الان در صحنه است و با تجربه ای بسیار غنی و بزرگ. اگر صرفا به سمت فناوری برویم، گوگل را داریم و با هر خدمت تازهای، با فناوری تازه ای روبرو میشویم و باز میگوئیم کار ما تحلیل محتوا است، تا ببینیم در آینده هوش مصنوعی چگونه تحلیل میکند. در زمان حاضر بیشتر کارهایی که فناوری اطلاعاتی ها می کنند، روی بستر اطلاعات است خیلی سراغ محتوا نمیروند، گرچه در جاهایی ادعای آن را میکنند. ولی مثلا پایگاهی در یک دانشگاه را در نظر بگیرید، آیا پایگاهی دارند؟ کجاست این پایگاه؟ محتوای آن چیست؟ این محتوا را چه کسی تولید و مدیریت میکند؟ همه دانشگاهها مرکز فناوری اطلاعات دارند اما این مرکز فناوری اطلاعات بر روی چه چیزی کار میکند؟ همه ما شاهد هستیم با توجه به مقاله در بیرون از ایران هم بیشتر بر روی بستر اطلاعات حرکت میکنند بر روی فناوری حرکت می کنند و به هیچ وجه روی مدیریت محتوا تسلطی ندارند، در صورتی که اگر همین ischool برگردد به یک پروتکلی و یا سکویی به نام کتابخانه و مجدد ترکیب شود. از ترکیب دوباره وظایف کتابدارن در حوزه مدیریت و سازماندهی محتوا با آن فناوریها، مفهوم تازهای پدید میآید و ترکیب این دو مفهوم است که میتواند برای ما مشکل گشا باشد، نه هر کدام به تنهایی، نه جدا کردن این دو.
کتابدارانی هم هستند که کماکان بر همان وظایف کتابخانهای قدیم خودشان تاکید میکنند و از فناوری فاصله میگیرند و از امکانات به خوبی استفاده نمیکنند، اینها حتما جا میمانند، باید که به سمت فناوری بروند و حرکت اطلاعات را مدیریت کنند و از فناوران بخواهند که بستری را که آنان لازم دارند به آنها بدهند. کتابداران باید خود فناور بشوند، و از فناوری هراسی بپرهیزند. و نکته مهمتر اینکه فناوری را با زبان فناوری بکار بگیرند، و باز اصرار نداشته باشند که فناوری را در خدمت دانسته های قدیم نگهدارند.
من یادداشتی نوشتم و در مجله کتابخانه ملی چاپ شد به نام تفکرات 5/7 در 5/12 سانتیمتر که ابعاد کارتهای فهرستنویسی قدیمی است. دقیقا در آن زمان ما در یک دوره گذار بودیم. گذار از دیرین برگه دانی و پسا برگه دانی. ما از یک دوران برگه دانی و چاپی و ذخیره و بازیابی روی برگه ها ی 5/7 در 5/12 سانتیمتر به عصر کامپیوتر پا می گذاشتیم. و نرم افزار می آمد. و بعد دعوای کتابداران ما این بود که این نرم افزار به درد ما نمیخورد و نمیتواند کارت عضویت چاپ کند. یک کارکرد قدیم را با یک ابزار جدید میخواستند. کارکرد را نمیخواستند جدید کنند. الان ما دوباره در همان دوره گذار داریم به سر می بریم. الان ما داریم گذر میکنیم از یک فضای ایستای روی رایانه به یک فضای سیال درون شبکه و الان ما باید درک مان ischool شود، درک مان داده کاوی و مدیریت داده شود و باید بدانیم که الان کارمان مدیریت داده است و الان کار ما این نیست که داده های کتابخانه را با دقت و حوصله سازماندهی کنیم و روی کامپیوتر بریزیم و منتظر این بنشینیم که کسی بیاید و فهرست ما را جستجو کند. پس ما یک بار دیگر درگیر تفکرات 5/7 در 5/12 سانتیمتر هستیم. از طرف دیگر هم گروهی هستند که می گویند برگه دان را بریزید بیرون. در صورتی که عده ای هستند هنوز که از همین برگه دانها استفاده می کنند. این مورد هم درست نیست. ما در وهله فعلی به ترکیبی از این دو ischool و lis نیاز داریم و کتابداران ما باید این مورد را کاملا درک کنند.
نکته بسیار ظریفی که خانم دورخوش در صحبت های هفته پیش فرمودند این است که: « ما در دانشگاه تهران در حال آموزش مدرن به کتابدارن هستیم. میخواهیم سازماندهی جدید آموزش دهیم مثل آر دی ای و می خواهیم کارهای جدید بگوییم ولی بعد با این مواجه هستیم که نمیتوانیم این کار را بدون پیش نیازهایی انجام بدهیم، چرا؟ چون خود Mods مبتنی بر فرادادههای قبلی و مبتنی بر قواعد و قوانین قبلی هست که به کتابدارن گفته نشده است و آنها هنوز یاد نگرفته اند. بنابراین به این نکته باید توجه کرد که ما در دوره گذار هستیم. و میخواهیم این تحول را ایجاد کنیم.
خیلی دلم میخواهد دکتر علیمحمدی از فضای بیرون ایران برای ما بگویند. آنها دارند آرام آرام گذر میکنند. نویسندگان مقاله مورد بحث در واقع روی همین موضوع کار تحقیقی کردهاند که این جنبش ischool که از زمان تاسیس برای بهبود روابط بین اطلاعات، مردم و فناوری با پیشرفت حوزه اطلاعات شتاب بیشتری گرفته بود با به حاشیه راندن کتابداری، گفت بروید کنار، ما دیگر فناوری هستیم و می رویم جلو، باز یک چیزی را این وسط از دست داد. و همان تجربیات قدیم کتابداری که الان باید دوباره به خودش بازگردد. شاید علتش این بوده که می خواستند اسم کتابداری نباشد برای این که اسم کتابداری یک کهنگی در آن است که ممکن بوده در کاری که اینها دارند می کنند اثر منفی بگذارد. ولی الان بعد از 15-16 سال که ازاین جنبش می گذرد الان واقعی تر می توانند به این قضیه نگاه کنند.
مقاله دوم درباره حرفه:
مقاله دوم به رشته نپرداخته بلکه به حرفه پرداخته است[2]، الان کتابداران در حال انجام چه کاری هستند و چه کار باید بکنند و یک جریان رو به جلو در کتابداری دنیا را ترسیم میکند، این مقاله بسیار منطقی جلو آمده است یعنی در خط اول نگفته است برویم سراغ هوش مصنوعی بلکه ابتدا به بحث سواد اطلاعاتی پرداخته است. کتابداران باید آموزشگران خوب سواد اطلاعاتی باشند، چون استراتژی کاربرد اطلاعات و تاکتیک های کشف اطلاعات در رشته ما است و ما می توانیم بحث سواد اطلاعاتی را بسیار هدفمند جلو ببریم. همه کتابداران باید معلم باشند در این زمینه. آنها با یکسری جوانهایی روبرو هستند که از کودکی کامپیوتر دستشان بوده و آمده اند بالا. بنابراین کار شما سخت تر می شود. در این مقاله یکسری از وظایف قدیمی مانند مجموعه سازی نام برده میشود و کارهای جدیدی مثل انتخاب مواد درسی و مشارکت با گروه آموزشی به آن اضافه شده است. مشارکت با گروه آموزشی در این مقاله زیاد به چشم میخورد.
نکته دیگر این است که در ایران سخت است. زمانی که کتابدار بخواهد وارد عرصه آموزش شود با مانعی به نام هیئت علمی رشته های مختلف در دانشکده ای و در محیطی که قرار است کار کند روبه رو است. هیئت علمی شمای کتابدار را قبول ندارد در واقع کار شما را نمی شناسد و اطمینان ندارد که دانشجویش را برای درس شناخت منابع و مآخذ و استفاده از پایگاهها به دست شما بسپارد و فکر میکند شما منابع درس او را نمی شناسید و اصرار دارد که اینها را خودش آموزش دهد. این جدید نیست. در دهه 60 در دانشکده تغذیه و صنایع غذایی درس آموزش استفاده از کتابخانه می دادم هیئت علمی خیلی استقبالی نمیکرد و دانشجویانشان هم به تبع استادان خیلی کلاس را جدی نمی گرفتند. حال می بینیم که پس از این همه سال، در این مقاله به اجباری کردن آموزش کاربران تاکید شده حالا چه جور باید در ایران کار شود، من دقیقا الان نمی دانم. از قدیم هم درس مراجع و استفاده از کتابخانه میگذاشتند اما همانطور که گفتم، چون از طرف هیئت علمی حمایت نمی شد، تبدیل می شد به زنگ تفریح بچه ها. نیاز است مدیران سطح بالای دانشگاهی و وزارت علوم و وزارت بهداشت درس سواد اطلاعاتی یا آموزش استفاده از منابع و پایگاهها را اجباری کنند. جذب اعتماد هیئت علمی باید در بحث مدیریت مورد توجه قرار گیرد با خدمات ویژه در گروه و حتی اتاق استاد و اتاق دانشجوی دکتری. مثل دانشکده علوم دانشگاه تهران که در دهه 1380 و تا نیمه دهه 1390 شد مرکز آموزش کاربران و بسیاری از منابع و راهکارهای نوین دسترسی به مقاله و مدیریت پایگاههای اطلاعات شخصی مثل EndNote و .... در کتابخانه آموزش داده میشد. اعتماد هیئت علمی و اولیای امور را جذب کردن پیچیده است و باید با کار فراوان و ممارست بسیار انجام شود. باید نمونه های موفق را بیاوریم در کارگاهها. باید در دوره ها و کارگاهها جزئیات اجرا بیان شود و از کلیات پرهیز شود.حرفه جزئیات می خواهد تا بفهمد شما چه جوری اعتماد هیئت علمی را توانستید جذب کنید تا دانشجوها را به کلاس های شما بیاورد. با بررسی نمونه های خوب اجرایی می توانید برای کسب اعتبار نزد دانشجویان، استادان و در کل مراجعان تلاش موفقیت آمیز داشته باشید و در نهایت کتابخانه دانشگاهی می تواند عملکرد واقعی خود را نشان داد.
کتابداران مستقر یا embedded librarian
اصطلاحی که در این مقاله به کار میرود «embedded librarian» است به معنی «کتابداران مستقر» که در گروههای آموزشی مستقر هستند و آنجا خدماتی مانند مدیریت دادهها، پشتیبانی تحقیق، تحلیل استنادی و ... ارائه میکنند. اینکه کتابداران در گروههای آموزشی مستقر شوند، الان 10 سال است که گفته و پیشنهاد می شود. چگونگیش برایمان خیلی مهم است. مثلا اگر دانشکده علوم 6 تا گروه آموزشی دارد، کتابداران ما 3 نفر 4 نفر و حتی 2 نفر که می توانند این خدمات را ارائه کنند باید در گروههای آموزشی دانشکده تقسیم شوند، ساعت و روز هایی را در گروه باشند. به صورت حضوری یا مجازی و بتوانند روی پایان نامههای دانشجویان، روی مقاله های استادان کار کنند، کمک کنند و سرویس دهند و جایگاه کتابخانه دانشگاهی و کتابدار دانشگاهی را معرفی کنند. پس بنابراین با این تیتر embedded librarian یا به قول من کتابداران مستقر در گروههای آموزشی هم آشنا باشیم.
در مقاله دوم، نویسندگان به پرسشنامه ها و کارهایی که کرده اند اشاره کرده اند که میتواند مورد استفاده کتابداران قرار گیرد. کارها دور از دسترس ما نیست. نمونه های ذکر شده متعدد است در ایران هم نمونه های خوبی داریم که باید مستند و مکتوب شود و دردسترس همه قرار داده شود، یا چیزی که در بالا گفته شد، کتابداران مستقر در گروه آموزشی می تواند به آن بپردازد. یا بحث سواد دادهای، بحث ارتباطات علمی، بحث کمک در تهیه مواد درسی، مدیریت استناد در فرایند تحقیق و در روش تحقیق و در بررسی متون برای یک گزارش یا ...
در این مقاله برای فعالیت کتابخانهها چالشهایی نیز یادآوری شده که رئوس آن را می آوریم و خواندن مطلب کامل را به خوانندگان وا میگذاریم. :
- مسئولیت زیاد کتابداران و عدم وجود وقت کافی (کتابداران مستقر پس از مدت کوتاهی کارشان آنقدر زیاد خواهد شد که کمبود وقت خواهند داشت و این را از پرسشنامه می توان دریافت که اغلب ادعا دارند وقت کم میآورند).
- عدم پذیرش اعضای هیئت علمی
- بروکراسی داخلی و مسائل اداری
- کمبود بودجه برای مجموعهها
جمع بندی مطالب نشستهای بازآموزی کتابداران
خوب مقدمه بحثهای استادانی که در این نشستها شرکت کرده بودند، از اصل مطلب بیشتر شد لیکن به نظر لازم می رسید که اینها که در طول نشستها بارها عنوان شود و بصورت منظم تقدیمتان شود. در ادامه جمعبندی صحبتهایی که در این سلسله نشستها داشتیم ارائه می شود.
مدیریت تغییر: مهمترین بحثی که 4 نفر ( دکتر علیمحمدی، دکتر امینی، خانم صادقی و آقای دکتر خسروی) به آن اشاره کردند، بحث مدیریت تغییر است. دکتر علیمحمدی نوشتند که جذب نیروی انسانی جدید کتابخانه های دانشگاهی از میان متقاضیانی که آزمونهای استاندارد روانشناسی و ارزیابی پیشینه تحصیلی و حرفه ای آنها نشان می دهد که خلق و خوی هم راستا با تغییر دارند خیلی مهم است. قرار دادن مبحث مدیریت تغییر به عنوان مولفه ثابت در برنامه های بازآموزی کتابداران شاغل و ایستایی کارکنان اولین مانع هر مدیری است. ببینید بسیار درست است. ما در دوره گذار هستیم و برای پذیرش هر چیز جدید باید آماده باشیم، باید چیزاهای قدیمی را در ذهن خودمان دور بریزیم و فضا را برای پذیرش مسائل مهم آزاد کنیم. برای مثال ما دیگر نباید آموزشهای آکادمیک خودمان را به فهرست نویسی توصیفی، سرعنوانهای کنترل شده، LC، دیویی محدود کنیم، این موارد پایهای و لازم هستند و کتابداران باید با آنها آشنا باششند ولی با توجه به شبکههای استاندارد شکل گرفته در کتابخانه های ملی کشورها و شبکه های بین المللی مانند OCLC دیگر در همه کتابخانهها نیاز به اشخاصی که فهرستنویسی بنیادی کنند خیلی کمتر شده، در نتیجه ما به مدیریت تغییر نیاز داریم و این تغییرات باید منجر به مزیت رقابتی بشوند و نیاز های ما را پوشش دهند.
این تغییرات به چه صورت و کجا قرار است مدیریت شود؟
طبق گفته آقای دکتر مصطفی امینی «تاکید بر روی رفت و آمد بین رشتهای است و لازم است بچههای کتابداری به رشتهای دیگر بروند و به ویژه به مدارس کسب و کار سر بزنند». دکتر امینی مثال زدند و پیشنهاد دادند برای نمونه دانشکده مدیریت دانشگاه تهران الان دوره های مختلف MBA [3] دارد. حتی MBA برای مدیریت داده. بر این تاکید داشتند که «بچه های ما برای رشته چیزهای نو بیاورند و بچههای رشتههای دیگر هم به این رشته بیایند و این در مدیریت تغییر خیلی مهم است و به ما کمک میکند.» بحث این است که کار ما مدیریت محتواست. بچه های IT [4] کارشان مدیریت محتوا نیست.
از طرف دیگر میتوان نیروهای متخصص و با تجربه ( نه فقط ادعا) در زمینههایی مثل یادگیری ماشین که به صورت اجرایی کار میکنند، به استخدام کتابخانه در آورند. بچه ها باید بروند به سمت هوش مصنوعی و یادگیری ماشین به صورت عملی، خواندن کتاب و مقاله و شرکت در همایش خوب است ولی به تنهایی فایده ندارد. همچنین میتوان این بحث را در کنار مباحثی مانند هوش تجاری، تحلیل داده و استفاده از هوش مصنوعی و برنامه نویسی اپلیکیشنها و تحول دیجیتال و ... را در بازآموزی کارمندان کتابخانه قرار و به متخصصان علم اطلاعات آموزش داد.
ارتباطات با مدیران بالادستی: ارتباط با مدیران بالادستی کتابخانهها بسیار بسیار مهم است، همکاری نزدیک با معاونین پژوهشی و آموزشی برای ایجاد تغییرات مهم است.
یادگیری دست کم یک یا دو زبان برنامه نویسی ساده: ما قرار نیست زبان برنامه نویسی یا به قول رایانه کارها کدنویسی یاد بگیریم. اما باید حداقل یکی دو تا برنامه نویسی سبک بلد باشیم. اگر بخواهیم خدمات جدید را سازماندهی کنیم و بخواهیم کنار دست هیئت علمی کار کنیم و اعتماد آنها را جلب کنیم باید ببینند که ما توان تحلیل محتوا و مدیریت داده ها را داریم.
طراحی داخلی کتابخانهها در جهت مدیریت تغییر: به طراحی داخلی در برنامههای آموزشی کتابداران و تعیین بخش مهمی به نام مرکز منابع یادگیری باید توجه جدی شود. مرکز منابع یادگیری در همه کتابخانههای دانشگاهی فعال دنیا دارد شکل میگیرد و بخش اصلی از کتابخانه ها میشود. فضای آن کاملا با فضای کتابخانه سنتی ما متفاوت است. در بخش طراحی داخلی، بخش منابع یادگیری را باید به دانشجویانی اختصاص دهیم که کتابخانه ها پاتوق و محل بحث آنها می شود. پس در معماری کتابخانه ها به این موضوع توجه شود.
اپلیکیشنها و مدلهای کسب و کار: نکته بعدی را از آقای دکتر داریوش علیمحمدی نقل میکنم: «نکته مهمی که باید توجه بشود، قرار دادن مباحث اپلیکیشن ها و مدلهای تجاری کسب و کار در خدمت رسانی، در برنامههای بازآموزی کتابداران شاغل است. آنها باید بتوانند برای رفع هر نیاز جدی خودشان، یک اپ ساده بنویسند، و از میان مدلهای رایج کسب و کار، بهترین را برگزینند. »
مدیریت دادههای پژوهشی: قراردادن مباحث مدیریت دادههای پژوهشی، سرقت علمی و روش استنادی باید حتما در بازآموزی کتابداران شاغل باشد و باید در مراکز منابع یادگیری کتابداران هم همکاری نزدیکی با معاونین آموزشی و پژوهشی دانشکده ها برقرار شود. این بحث را که چگونه در دانشکدهها با معاونت های پژوهشی و آموزشی باید ارتباط برقرار کرد را در بخش دوم نشستها در مدیریت کتابخانههای دانشگاهی دنبال میکنیم. باید کتابداران به ویژه کسانی که به مدیریت کتابخانه های دانشگاهی اعم از دانشکده ای یا مرکزی می رسند، راههای ارتباطی را شناسایی کنند و از این راهها ارتباط با ایشان را برقرار کنند. بدون حمایت مدیر بالادستی، موفقیت کتابداران خیلی سخت خواهد بود و باید چند برابر انرژی صرف کنید.
خدمات مشاوره به دانشجویان: درس و آموزشهای سلامت تن و روان و مشاوره در بازآموزی کتابداران شاغل قرار داده شود. در مراکز منابع یادگیری، کتابداران در ارتباط نزدیک با معاونتهای دانشجویی و مراکز مشاوره دانشگاهها میتوانند در حل مشکل و درمان دانشجویان در معرض خطر مشارکت کنند.
تحول دیجیتال: ازتحول دیجیتال صحبت کردیم، قراردادن بحث تحول دیجیتال و توسعه پایدار در برنامه های بازآموزشی شاغلان خیلی مهم است. «تحول دیجیتال،تغییری شگرف در عملکرد یک سازمان و یا یک کشور با محوریت فناوریهای تحول آفرین است. اینترنت اشیا،رایانش ابری، اپلیکیشنهای موبایل،رسانههای اجتماعی،واقعیت مجازی و افزوده، تحلیلگری داده،هوش مصنوعیوبلاک چیناز مهم ترین انواعفناوری های تحول آفرینهستند. تأکید میکنم تحول دیجیتال به معنی استفاده تزئینی و مدگرایانه از فناوری های نامبرده نیست، بلکه زمانی می توانیم مدعی تحول دیجیتالی شویم که این فناوری ها،مدل های کسب و کار، تجربه های ذی نفعان مانند مشتریان و کارکنان در سطح سازمانی و شهروندان درسطح ملی و فرایند های عملیاتی ما را به نحو مطلوبی زیر و رو کرده باشند. تحول دیجیتال سازمانی به معنای ساخت سازمانی در ترازعصر دیجیتالمیباشد. به بیان دیگر تحول دیجیتال سازمانی یعنی ایجاد قابلیتهای سازمانی جدید که بتواند موفقیت سازمان را در عصر دیجیتال تضمین نماید. اگر این تعریف را مبنای کار قرار دهیم دیگر دچار این خطای راهبردی نمیشویم که تحول دیجیتالی را معادل با فناوری اطلاعات بدانیم. گستره تحول دیجیتال کل سازمان است، جایی که باید با بهکارگیری فناوری های تحول آفرین کلیه ابعاد سازمان را در عصر دیجیتال بازتعریف نمود.
در یک کسبوکار دیجیتال نیازمند داشتن استراتژی تحول دیجیتال بهمنظور ایجاد تجربه خوشایند برای ذینفعان به ویژه ایجاد تجربه دیجیتال مشتری هستیم. در اقتصاد دیجیتال کنونی بدون دگردیسی دیجیتال که به معنای تحول آفرینی با محوریت فناوری دیجیتال است، نمیتوان به اثرات تحول دیجیتال دست پیدا کرد. فراموش نکنیم یکی از مهم ترین ابعاد تحول دیجیتال سازمانی ارتقا فرآیندهای کسب و کار با بهرهگیری هوشمندانه از فناوری های تحول آفرین است. »[5].
یادگیری فعال (Action learning): نکته ای که خانم دکتر صادقی اشاره کرده بودند بحث Action learning بود که گفتند هر آموزشی باید در عمل باشد تا نتیجه بهتری بگیرد.
استفاده از متخصصان بیرونی : خانم دکتر تاجر هم بر استفاده از متخصصان بیرونی برای بازآموزی کتابداران یاد کردند. آقای دکتر امینی بر دوره های MBA تاکید کردند و خانم دکتر تاجر بر روانشناسان سازمانی و درسهای مدیریت و پیشنهاد داشتند که متخصصان این دو حوزه، کارگاههایی برای بچه ها داشته باشند. به علاوه ایشان بر معماری برای فضای کتابخانه ها خیلی تاکید داشتند و خواستند معماران کارگاههایی برای کتابداران داشته باشند.
برندسازی: از بحث های دیگر بحث برندسازی بود که در صحبتهای هفته پیش آقای دکتر خسروی بود. برندسازی بحث وسیعی است، که در سالهای گذشته، کار زیادی هم روی آن شده، و پایان نامه های زیادی در این موضوع دفاع شده و خواهد شد. روی برندسازی کتابخانه نیز حتما به کارگاه برای بازآموزی کتابداران نیاز داریم.
خانم دکتر اسدی مسئول کمیته کتابخانه های دانشگاهی انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران هم از برنامه آموزشی جدید برای بازآموزی کتابداران گفتند که در دست طراحی است و از شروع سال 1401 به اجرا گذاشته خواهد شد و بسیاری از موضوعهایی که دراینجا مطرح شد، را بصورت کارگاههای تخصصی اجرا خواهند کرد.
شرایط برگزاری و کیفیت آموزشها
سوال من از استادان حاضر این است که آیا کارگاههایی که برای کتابداران گذاشته می شود توسط انجمن، دانشگاهها و تشکل ها، آیا در جهت مدیریت تغییر هستند؟ آیا واقعا کسانی هستند که آمده اند آموزش ببینند و حرکتی در کتابخانه ایجاد کنند؟ متاسفانه در سالهای اخیر، مساله ارتقای کارکنان لطمه زیادی به آموزشها زده است. کار کنان و از جمله کتابداران بدون انگیزه، فقط برای گرفتن گواهی آموزش شرکت میکنند. آیا فکری میتوان کرد که این قبیل کارکنان را از کتابدارانی که قصد جدی دارند که آموزش ببینند جدا کرد؟ چون حضور مشترک این دو گروه کلاس و آموزش را مختل می کند، اینها آمده اند ارتقاء بگیرند و نه حوصله دارند و نه دانش کافی برای آموزشهای نوین و بطور مداوم کلاس را به هم می ریزند، با سوالهای پرت و سوالهایی که اینهایی که می گوئید در امتحان میاد؟ و از این قبیل برخوردها که کیفیت کارگاه را از بین میبرند.
چگونه افراد برای کارگاههایی که پیش زمینه میخواهد انتخاب میشوند؟ سطح شرکت کنندگان چه جور باید باشد؟ آیا نباید سطح بندی شود؟ برای سطح بندی چه باید کرد؟ آیا آزمونی در ابتدا و یا انتها دارید؟ اساتید چگونه هستند؟ آیا از اساتید حوزه علوم اطلاعات هستند یا از حوزه های دیگر؟ از معلم های نظری استفاده می شود که مطالب مروری بگویند، یا از معلمینی که آموزشهای کاربردی می دهند؟ برای آموزشهای کاربردی کارگاه مجهز به سخت افزار و نرم افزارهای لازم در اختیار هستند؟ در ارتباط با هوش مصنوعی، یادگیری ماشین، داده کاوی و ...بچه هایی که پایه درسی شان علوم نسانی بوده و گرایش ریاضی نداشته اند باید چه کار برایشان کرد؟
آموزش های متمرکز وزارت بهداشت : خانم دکتر فضلی از آموزش های متمرکز وزارت بهداشت صحبت و چند نکته کلیدی را اشاره کردند. یکی از نکته ها این بود که در آموزش و بازآموزی فنی کتابداران از معلم های نظری استفاده نکنیم.
دانشگاه به ما کلیات و حرفه، جزئیات را به ما می گوید. کسی که آموزش حرفه ای و بازآموزی کتابداران می دهد باید خودش حرفه ای باشد و خودش کار کرده باشد (مثل دکتر امینی و دکتر علیمحمدی). اینها می توانند در بازآموزی به ما کمک کنند. کتابداران حرفه ای که20 سال کار حرفه ای کتابداری کردهاند بیشتر می توانند کمک کنند. اساتید برنامههای درسی شان را به خوبی ارائه می دهند و بچه ها را آموزش میدهند تا در کتابخانهها به خوبی کار کنند. ولی در بازآموزی بیشتر تاکید داریم که کسانی که کار کرده اند حضور داشته باشند.
خانم دکتر فضلی از از نقش های جدید کتابداران نام بردند. که نمونه آن clinical librarian بود , electronic resource librarian و big data librarian. . و من را به یاد کمیته صنفی انجمن کتابداری انداختند و تحقیقی که در مشاغل جدید کرده بود. همان که انجمن به سازمان امور استخدامی ارسال کرد به عنوان نقش های جدید کتابداران.
بازآموزی در حوزه کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی: آخرین نفری که در این دوره از مجموعه نشستها صحبت کردند آقای دکتر کبیری بودند. ایشان صحبتی مبسوط در مورد بازآموزی حوزه پزشکی کردند و پیشنهاد دادند که ما باید از الگوی پزشکان استفاده کنیم. نظام پزشکی و نظام پرستاری و شاخه های مختلف نظام پزشکی را مثال زدند که چون نظام تکلیف می کند بایدانجام دهند و نظارت میشوند و کلاسها و کارگاههایی که میگذارد در رتبه های آنان تأثیر دارد و غیره. و مثالهای مختلفی را فرمودند که حتما جلسه ضبط شده و دوستان میتوانند به صحبتهای ایشان دسترسی داشته باشند. نمونه کاری را که جناب آقای دکتر کبیری در صحبتهای خودشان اشاره کردند، در زمانی که نظام ملی اطلاع رسانی علم و فناوری (کمیسیونی که زیر نظر معاونت پژوهشی وزیر علوم 1385-1393) فعال بود، به بحث گذاشتیم و حاصل آن مصوبه درجه عالی حرفه ای بود که در پیوستهای "استانداردهایی برای کتابخانهها در آموزش عالی[6]" منتشر شده است. استقلال درجه بندی حرفه ای کتابداران در آنجا تصویب شد و محل اجرای آن هم به انجمن کتابداران ایران محول شد. درجه عالی حرفه ای درواقع همین بازآموزی کتابداران و دادن مدرک حرفه ای بود. مدرک دانشگاهی هر چه می تواند باشد ولی کتابدار خبره اگر هستید و اگر کمک کتابدار هستید این درجه را اینجا می توانستید بگیرید. بازآموزی کتابداران باید در حوزه کاری انجمن های حرفه ای باشد.
دکتر مازیار امیرحسینی، نیز در مقاله اخیر خود که در کنگره ارائه کردند، روی نظام مهندسی محتوا تاکید داشتند و من خیلی به آن امیدوارم. ما اگر بتوانیم بیشتر روی این کار کنیم و به جمع تشکلها بیاوریم و بحث کنیم و تبدیل به لایحه کنیم و به مجلس بدهیم، اگر تصویب شود این داستان بازآموزی های حرفه ای مثل بازآموزی های حرفه ای پزشکان، مهندسان، حقوقدانان رسمیت پیدا می کند و اسمش هم همین باید باشد یعنی نظام مهندسی محتوا.
در پایان من بر این باور هستم که بحث بازآموزی با چالش هایی در اجرا روبرو هست که برخی از آنها را اسم بردیم ولی یکی از آنها که خیلی مهم است این است که این بازآموزی ها باید منجر به حرکت های نو در کتابخانه ها شود و وقتی صحبت از حرکت می شود، مسأله نیروی انسانی، بودجه، امکانات و مدیریت کلان سازمان مادر مطرح می شود که ما آن را موکول می کنیم به بحث های حوزه مدیریت و اساتیدی که از حوزه های مختلف باید دعوت کنیم تا نظرشان را بدانیم.
من سعی کردم صحبت هایی که در این 4 جلسه شده بود را جمع بندی کنم. امیدوارم کسی از قلم نیفتاده باشد.
[1] DONALDSON, KATHERINE S… [et al}.Liaising in the 21st Century: The Shifting Role of the Education Librarian. Education Libraries, 45:1 (2022)
[2]. Arif, Muhammad Dr.; Nunes, Miguel Baptista Prof.; and Kanwal, Saima Dr., "Where did librarianship go in the teaching curricula of iSchools?" (2022). Library Philosophy and Practice (e-journal). 6829. https://digitalcommons.unl.edu/libphilprac/6829
[3]. Master of Business Administration
[4].Information Technology
[5] .شامی زنجانی، https://shamizanjani.ir/%D8%AA%D8%AD%D9%88%D9%84-%D8%AF%DB%8C%D8%AC%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D9%84-%DB%8C%D8%A7-%D8%AF%DB%8C%D8%AC%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D8%B4%D8%AF%D9%86/
[6] . عمرانی، ابراهیم. استانداردهایی برای کتابخانه ها در آموزش عالی. ابراهیم عمرانی با همکاری جمید جمالی و دیگران. تهران، چاپار، 1395.