• ilisafars@gmail.com

  • شماره تماس :14-32263513-071

  • ساعت کاری :۸صبح تا ۳ بعدظهر

ارزیابی علم و فناوری و اهمیت آن

ارزیابی علم و فناوری و اهمیت آن

مهناز شمسی، کارمند واحد مالی اداره کل کتابخانه های عمومی استان اصفهان

مقدمه

امروزه علم و فناوری نماد تلاش بشر در دستیابی به زندگی بهتر تلقی می شود و اهمیت آن چنان است که بخش اعظمی از توسعه کشورها نیز بر اساس دستاوردهای علمی و فناوری آنها ارزیابی می شود. در واقع می توان گفت که امروزه در اختیار داشتن علم و فناوری و توان به کارگیری آن به عنوان یک عامل کلیدی در خلق ثروت و قدرت برای کشور­ها به شمار می­رود و کشورها همواره درصدد شناسایی موقعیت دقیق خود در تمام ابعاد علم و فناوری می­باشند. ارزیابی از مهم­ترین فرایندهای راهبردی می­باشد که کشورها برای کنترل و ارزیابی مستمر عملکرد خود در راستای حفظ وضع موجود و بهبود آن به کار می­گیرند.

بنابراین توسعه علم وفناوری، در جهت حفظ اقتدار اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و شیوه زیست ملی ما بسیار حیاتی است. پایین ماندن سطح علم و فناوری در بخش های تولیدی و خدماتی، سبب کاهش قدرت رقابت در بازارهای بین المللی، وابستگی کشوربه ارز حاصل از فروش مواد خام، بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی، فرار مغزها، عدم سرمایه گذاری در بخش تولید و در نهایت کاهش شدید اقتدار اقتصادی و بالتبع قدرت سیاسی و نظامی کشور خواهد شد.

رشد سریع و شتابان فناوری و کسب جایگاهی رفیع توسط علم و تأثیر گسترده آن­ها در حوزه­های مختلفی چون توسعه اقتصادی، فرهنگی، زیست محیطی و آموزشی باعث اهمیت یافتن شناخت چیستی و ماهیت علم و فناوری از یک طرف و نحوه ارتباط آن­ها از طرف دیگر شده است. پاسخ نخست به پرسش­های مطرح شده در زمینه چیستی علم و فناوری و چگونگی رابطه آن­ها، این است که علم نظریاتی صادق درباره جهان و فناوری «علم کاربردی» است. این مضمون ساده که مورد پذیرش بیشتر مردم عادی، دانشمندان، مهندسان، تاریخ نگاران و حتی فلاسفه علم و فناوری است، تحت عنوان آموزه «فناوری به مثابه علم کاربردی» شناخته می­شود. این آموزه ناشی از نگرشی فلسفی است که بر طبق آن، فناوری نتیجه کاربرد علم در امور عملی است و در نتیجه الگویی ارائه می­دهد که در آن فناوری تنها محصول به کارگیری قوانین، اکتشافات و روش­های علمی بوده، معرفت علمی را به خدمت می­گیرد و خود مولد معرفت نیست. در این الگو، علم از دیدگاه وجودی و تاریخی بر فناوری مقدم است، برای همین اغلب تصور می­شود که اگر پیشرفت علمی وجود نداشته باشد، پیشرفت فناورانه هم رخ نخواهد داد. ایده «فناوری به عنوان علم کاربردی» در دنیای امروز دیگر به سادگی قابل دفاع نبوده و باید در آن بازنگری اساسی صورت پذیرد. در بخش سیاستگذاری ضرورت اتخاذ نگرشی جدید در پرتو بازخوانی رابطه علم و فناوری به خوبی احساس می­شود؛ برای همین در بخش سیاستگذاری توسعه فناوری باید از سیاست «فشار عرضه» که مبتنی بر سرمایه­‌های کلان در حوزه علم(به ویژه علوم پایه) و مبتنی بر برداشت خطی از توسعه فناوری، یعنی مسیر توسعه فناوری از علوم پایه تا فناوری است، دست کشید و راه­های دیگری را آزمود و پذیرفت که علم فقط یکی از بازیگران در زمینه توسعه فناوری است و نه تنها علت آن. از طرف دیگر نباید رابطه صنعت و دانشگاه را چنان بزرگ­نمایی کرد که تصور شود کلید توسعه فناوری در گرو این رابطه است. شواهد تاریخی نشان می­دهد علم بیشتر وامدار فناوری بوده است تا فناوری مدیون علم و به همین دلیل، در توسعه فناوری علاوه بر دانشگاه باید به عوامل موثر دیگر همچون «اقتصاد و فناوری» و «فرهنگ و فناوری» هم توجه نشان داد. در پرتو خوانش جدید از رابطه علم و فناوری باید مسئله آموزش فناوری به ویژه مهندسی را مورد بازنگری جدی قرار داد و بر اهمیت مهارت در حوزه آموزشی در قیاس با اهمیت علم وقع بیشتری نهاد. در حوزه عمومی هم نخست باید حوزه مصرف­کننده را به عنوان یکی از عوامل موثر در توسعه فناوری مورد توجه قرار داد و سپس با درگیر کردن حوزه عمومی در ایجاد و انتخاب فناوری تلاش کرد تا در کنار توسعه فناوری از اثرات مخرب آن کاست.

ارزیابی و سیاست­گذاری در علم و فناوری تکنولوژی جهت مقابله با تغییرات شتابناک محیط کسب و کار، یکی از ضروریات هر کشور در حال توسعه است. ایران به عنوان کشوری در زمره کشورهای در حال توسعه، ناگزیر از انتخاب استراتژی و خط­مشی مناسب در زمینه انتقال و ارتقای تکنولوژی است. اولین گام در هر زمینه­ای شناخت و ارزیابی مؤلفه‌­های موجود در آن حوزه می­باشد. طرح­‌ریزی جهت دستیابی به اهداف در تمام زمینه­‌ها نیازمند شناخت منابع، محدودیت­ها، نقاط ضعف و قوت و به صورت خلاصه نیازمند ارزیابی وضعیت موجود در مقایسه با وضعیت مطلوب است. تکنولوژی به عنوان یکی از زیرساختارهای توسعه از این قاعده مستثنی نیست.

تاریخچه ارزیابی علم و فناوری

معمولا دولتها برای بازبینی عملکرد گذشته خود و تدوین استراتژیهای رشد و بهبود در راستای توسعه ملی و طرح سیاستگذاری­های آینده برای ابعاد مختلف جامعه ناگزیرند برآوردی واقع­بینانه از راهی که پیموده­اند داشته باشند. همین امر بود که برای اولین بار اندیشه ارزیابی و تدوین شاخص­ها را در بین دانشمندان علوم اجتماعی و دولتهای غربی بوجود آورد. بنیاد ملی علوم آمریکا پس از ارزیابی­های مقدماتی در دهه­‌های 30 و 40 در دهه 50 میلادی برای نخستین بار ارزیابی علم و فناوری در آمریکا را پایه‌­ریزی کرد و تجربیات آنها زمینه­ای برای تهیه دستورالعمل­‌های مشابه در جمع­‌آوری آمار و ارقام مربوط به علم و فناوری در کشورهای اروپایی و سایر نقاط جهان شده است. ارزیابی علم و فناوری بر اساس شاخصهای مربوط، سند محکمی برای بازنمایی عملکرد گذشته دولتها در روند رشد و تکامل ملی و مبنایی برای مقایسه­‌های بین‌­المللی است. یونسکو با توجه به کشورهای تازه صنعتی شده، معیارهایی را به عنوان شاخص­های وضعیت تحقیق و توسعه ملی قرار داده است. به عنوان مثال سطح مطلوب هزینه­ای که یک کشور در حال توسعه باید به تحقیق اختصاص دهد 5/1 (GNP) درصد از تولید ناخالص ملی است و در هر یک میلیون نفر جمعیت باید 380 دانشمند وجود داشته باشد. اکثر کشورهای در حال توسعه پایین­تر از این استانداردها می­باشند. این کشورها برای درجا نزدن و حتی برگشت به سطوح پایین­تر نیازمند تجدیدنظر در برنامه‌­های خود هستند، لازم است ساختار نیروی انسانی خود را از نو تعریف کنند، ارزیابی­های کمی و کیفی مداومی از برنامه­‌های خود داشته باشند، و در سیاستگذاری­های کلان نقاط ضعف و قوت خود را پیش­بینی کنند.

از 50 سال پیش تاکنون، دولت­ها و پژوهشگران در کشورهای صنعتی به اندازه­­گیری علم و فناوری پرداخته­اند. به نظر گودین[1] شاخص­‌هایی که امروزه به منظور سنجش علم و فناوری مورد استفاده قرار می­گیرند، از دو منبع سرچشمه گرفته‌­اند. اطلاعات کمی در مورد علم و فناوری نخست باید تا حد زیادی مرهون کار بنیادی سازمان­ها دولتی مانند بنیاد ملی علوم آمریکا( ان. اس. اف.)[2] در دهه 1950 و سازمان­های بین دولتی مانند سازمان همکاری و توسعه اقتصادی اروپا( اُ.ای.سی.دی.) در دهه 1360 دانست. در دهه 1950 بنیاد ملی علم ایالات متحده آمریکا کوشش­های نظام­‌مندی را برای این منظور آغاز کرد و پس از 20 سال توانست «شاخص­های علم» را در سال 1393 منتشر کند. پارلمان فرانسه نیز اولین ارزیابی سیاست­های علم و فناوری این کشور را در 1958 انجام داد.

به یقین، پیش از دهه 1950 نیز تلاش­های بسیار منظمی برای اندازه‌­گیری علم و فناوری انجام شده است که محدود به اروپای شرقی است. دومین منبع تلاش­ها و آثار اشموکلر[3](1954) و درک جی. دوسلا پرایس[4](1961) در دهه­های 1950 و 1960 است. این دو، توجه پژوهشگران دانشگاهی را به اندازه­گیری علم و فناوری جلب کردند و پرسش­ها و مسائل مربوط به جنبه­‌های کمی پژوهش علمی را به مسائل و پرسش­های مورد علاقه دانشمندان تبدیل کردند.

ارزیابی علم و فناوری که در کشور ما پدیده­ای نو به نظر می­رسد، در بسیاری از کشورها بیش از چهار دهه است که تجربه شده و در هر کشوری نیز فرآیند خاصی را دارد. وجه مشترک همه آنها که در نشریات معتبر جهانی و همچنین گزارشهای سالانه سازمان­های بین­‌المللی همچون یونسکو مورد توجه قرار گرفته، تعیین شاخص‌ها و معیارهایی است که می­توان با توجه به این شاخص­‌ها، آمار و ارقام را استخراج و سپس وضعیت دو کشور را مقایسه کرد. همچنین می­توان روند تحولات مربوط به شاخص‌­ها را در یک دوره زمانی ملاحظه نمود

مطالعات مربوط به سنجش و ارزیابی علم و فناوری در ایران علی­رغم تاکید و توجه سیاستگذاران، از ساختار سازمانی تعریف شده­ای برخوردار نیست و در اکثر موارد فعالیت­های سنجش علم و فناوری در کشور به صورت پراکنده به انجام رسیده است.

اهمیت ارزیابی علم و فناوری

توسعه پایدار و متوازن یك كشور، مشروط به توسعه علم و فناوری است. هیچ كشوری نمی تواند در آینده نه چندان دور(و بلكه هم اكنون) امیدوار باشد كه در نظام آتی جهانی نقش اساسی داشته باشد، اما چاره­ای برای ارتقا و به حد مطلوب رساندن سطح علمی و فنی خود نیندیشد. در این مسیر، اولین گام برای وصول به مقصد، شناخت كافی و دقیق از موقعیت خویش است. در واقع، هر كشوری باید موقعیت علمی خود را در سطح بین‌المللی معین نماید و سپس با توجه به مزیتهای نسبی خود، به سمت اهداف تعیین شده حركت نماید. بخش اول این فرایند را اصطلاحاً « ارزیابی» می­نامند. در یك فرایند ساده ارزیابی، با نگاهی به همسانهای خود، به مقایسه­‌ای می­پردازیم تا نقاط قوت و ضعف را دریابیم.

ارزیابی علم و فناوری در نشریات معتبر جهانی و همچنین گزارش­های سالانه سازمان­های بین­‌المللی همچون یونسکو مورد توجه قرار گرفته، تعیین شاخص­ها و معیارهایی است که می­توان با توجه به این شاخص­ها، آمار و ارقام را استخراج و سپس وضعیت دو کشور را مقایسه کرد. همچنین می­توان روند تحولات مربوط به شاخص­ها را در یک دوره زمانی ملاحظه نمود. در واقع چند شاخص جهانی همچون میزان مقاله­های علمی انتشار یافته در مجله‌های معتبر، نسبت دانشجو به جمعیت، تعداد اختراعات و اکتشافات ثبت شده در سازمان­های مشخص و مواردی از این قبیل، می­تواند وضعیت علمی دو کشور را نسبت به یکدیگر نشان دهد یا سیر تحول صورت گرفته در یک کشور را در دو مقطع زمانی ترسیم نماید. متأسفانه در کشور ما این اقدام مهم، دیر هنگام مورد توجه قرار گرفت و پس از ارکان اصلی سیاستهای تولید علم و توسعه فناوری یک کشور ارزیابی منظم فعالیت­های مربوط به آن است. سطح و میزان فعالیت­های فناوری را می­توان برای یک کشور و در سطوح مختلف بین­‌المللی، ملی و برای مؤسسات فناور شامل پژوهشکده­‌ها و مراکز رشد و فناورانه و در آخر برای فعالیت­های افراد فناور شناسایی و ارزیابی کرد. نتایج این ارزیابی می­تواند به بهبود عملکرد و در صورت نیاز بازنگری اهداف، ساختارها، روشهای اجرایی منجر شود.

ارزیابی وضعیت علم و فناوری در پی ترسیم تصویری واقعی از این مقولات در کشور و بررسی و تحلیل زمینه­‌ها و عوامل مربوط با استفاده از روشهای علمی است. ارزیابی علم و فناوری، فراتر از واقع‌­نمایی صرف، شامل نوعی سنجش و داوری نیز هست و با استمداد از تجربه نوری به راه آینده می­افکند. بنابراین مقدمه­ای برای آینده­نگری و آینده پژوهی و امری ضروری برای سیاستگذاری و تعیین و تدوین راهبردها و برنامه­های رشد و بهبود علم و فناوری است. فناوری و ارزیابی آن همواره برای مدیران بنگاه­ها یک چالش اساسی بوده است. توجه به این امر به ویژه در کشورهایی که بیشتر از آن که ایجاد کننده فناوری باشند، مصرف­‌کننده آن هستند، ضروری می­نماید.

علم و فناوری و ارزیابی آن در اسناد بالادستی

از آنجا که علم و فناوری مدار پیشرفت و توسعه در عصر کنونی و از مهم­ترین زیرساخت­های پیشرفت کشور و ابزار جدی رقابت در عرصه­‌های مختلف به شمار می­آید، تدوین و اجرای برنامه­‌های پیشرفت همه­جانبه علم و فناوری معبر خطیر دستیابی به آرمان­های متعالی انقلاب اسلامی ایران نظیر احیای تمدن عظیم اسلامی، حضور سازنده، فعال و پیشرو در میان ملت­ها و کسب آمادگی برای برقراری عدالت و معنویت در جهان است.

در بخشی از سند چشم انداز آمده است: «جامعه ایران برخوردار از دانش پیشرفته با افزایش سهم منابع هدف آن در حوزه انسانی در ترکیب عوامل تولید ثروت ملی و متکی بر سرمایه اجتماعی است که هدف آن در حوزه اقتصاد و فناوری دستیابی به جایگاه اول منطقه­ای است که در آن صورت دیگر این کشور اقتباس کننده علم و فناوری نیست بلکه نقش رهبری بالفعل منطق‌ه­ای و بالقوه جهانی را خواهد داشت، به مرزهای تولید دانش و فناوری دست یافته و در تعاملات جهانی تأثیرگذاری بیشتری خواهد داشت. به طور طبیعی برای طی کردن این دوران انتقال و گذار نیازمند تغییر جهت­‌های راهبردی در سطح کلان است».

جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 هجری شمسی در علم و فناوری، با اتکال به قدرت لایزال الهی و با برپایی تمدن نوین اسلامی ایرانی برای پیشرفت ملی، گسترش عدالت و الهام بخشی در جهان، کشوری خواهد بود:

  • برخوردار از انسان­های صالح، فرهیخته، سالم و تربیت شده در مکتب اسلام و انقلاب و با دانشمندانی در تراز برترین­های جهان؛
  • توانا در تولید و توسعه علم و فناوری و نوآوری و به کارگیری دستاوردهای آن؛
  • پیشتاز در مرزهای دانش و فناوری با مرجعیت علمی در جهان(نقشه جامع علمی کشور، 1389).

در سند چشم­انداز 20 ساله، جمهوری اسلامی ایران بصورت یک کشور توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی، عملی و فناوری در سطح منطقه و دارای تعامل فعال با اقتصاد جهانی تعریف شده است. با توجه به اهمیت موضوع سند چشم­انداز در تحول و دگرگونی ساختارهای داخلی و تأثیر آن در سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی ایران و همچنین جدید بودن سند چشم انداز در گفتمان عمومی جامعه برای توسعه، پیشرفت و آبادانی کشور به دنبال دستیابی به جایگاه تعریف شده در سند چشم انداز می­باشد.

 


[1] . Godine

[2] . National Science Foundation (NSF)

[3] . Schmookler

[4] . Dereck J. Desolla Price

آدرس

آدرس :

شیراز - خیابان حافظ - سازمان اسناد و کتابخانه ملی فارس - دبیرخانه انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران-شاخه فارس

شماره تماس :

071-32263513-14 داخلی 186

دبیر انجمن:

09116252913

آدرس ایمیل:

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

صفحات اجتماعی:

تلگرام

تصویر

آخرین مطالب

05 بهمن 1402 / دوره ششم، شماره اول: آرشیو دیجیتال
05 بهمن 1402 / دوره ششم، شماره اول: آرشیو دیجیتال
05 بهمن 1402 / دوره ششم، شماره اول: آرشیو دیجیتال

خبرنامه

برای اطلاع از آخرین خبرهای انجمن کتابداری فارس در خبرنامه سایت عضو شوید .
ثبت