دکتر طاهره جوکار، استادیار بخش علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه شیراز
در طول دوران کارشناسی و کارشناسی ارشد یکی از حوزههای مورد علاقه ام، کتابخانه های کودکان و ادبیات آن ها بود. شاید همین امر باعث شد مطالعاتی در حوزه ترویج مطالعه در بین کودکان داشته باشم و به زودی با شورای کتاب کودک و فعالان این حوزه آشنا شوم. در آن زمان احساس می کردم حوزه کتابخانه های آموزشگاهی و کودکان در کنار تمام تلاش های کتابخانه های کانون پرورشی در شهر شیراز مغفول مانده است.
دورترین خاطره ای که شخصاٌ از کتابخانه مدرسه در ذهن داشتم، تجربه ام از دبستان شهید روشندل در محله فرهنگ شهر شیراز بود. مدرسه خوبی بود، امکانات زیادی داشت: آزمایشگاه، اتاق فیلم، امکانات ورزشی، بوفه و .... اما هرچه در ذهنم به دنبال کتابخانه میگشتم، فضای مستقلی را به خاطر نمی آوردم. تنها خاطره ام، دو سه کمد فلزی بود که درب های طبقه های بالایش، شیشهدار بود و همیشه قفل! پشت آن شیشه ها کتابهایی در قطع های مختلف به زحمت جا شده بودند. برخی با روزنامه یا کاغذ کادو جلد گرفته شده بودند و برخی پاره پاره رها... یادم می آمد که روزهایی در هفته، زنگ تفریح اول، بچه های مشتاق خواندن کتاب ها، جلوی آن کمدها صف می کشیدند و منتظر می ماندند.... معلم پرورشی کلیددار بزرگ بود! می آمد و درها را باز میکرد. بعد بدون اینکه حرفی بزند یا کتاب ها را نگاه کند، از وسط آن ها دسته ای را بیرون می کشید و یکی یکی به بچه ها می داد.... تا ببرند و بخوانند و سالم برش گردانند... بعدها که به آن فکر می کردم از خودم می پرسیدم یعنی واقعا برایش مهم نبود که چه کتابی را به چه کسی می دهد؟ مهم نبود که مثلا منِ دانش آموز کتاب داستان می خواستم یا یک مجموعه شعر و یا کتابی علمی می خواستم یا مذهبی؟ و یا اینکه اصلا گروه سنی کتاب برایم مناسب بود یا نه؟
این خاطرات و سئوال ها زمانی که پس از اتمام کارشناسی ارشد در دانشگاه شیراز، در هیات مدیره انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران، شاخه فارس مشغول به فعالیت شده بودم در ذهنم می چرخیدند. جرقه ایجاد کمیته کودک و نوجوان در انجمن شاخه فارس نیز همان زمان شکل گرفت....... وقتی موضوع را با اعضای جوانتر انجمن یعنی آقای حمیدی[1] و خانم برهمند[2] درمیان گذاشتم، استقبال کردند و سریعتر از آن چه در باورمان بگنجد کمیته شکل گرفت و ایده ها روی میز آمد... نتیجه نهایی جلسات متعددی که برای انتخاب یک طرح مناسب داشتیم به یک نتیجه واحد ختم شد :« بررسی پژوهش های انجام شده در سطح استان به شکل پایان نامه و یا طرحهای پژوهشی دربارهی وضعیت کتابخانه های مدارس و کتابداری کودک و نوجوان، گویای وضعیت نابسامان کتابخانههای آموزشگاهی در سطح شهر شیراز بود». بنابراین کمیته کودک و نوجوان با در نظر گرفتن همه شرایط موجود و اهمیت آشنایی کودکان با کتاب و مفهوم کتابخانه در اولین سال های ورود به مدرسه، مدارس مقطع ابتدایی را در دستور کار خود قرار داد.
در گام بعد این سئوال مطرح بود که چه طرحی اجرا کنیم و چگونه حرفمان را به گوش مسئولین برسانیم؟ و پاسخش این بود: «خودمان نمونه ای از کتابخانه های استاندارد را در مدارس راه اندازی کنیم تا به عنوان الگویی برای مسئولین آموزش و پرورش و مدارس عمل کنند». بزودی طرح آماده شد و در اختیار هیات مدیره انجمن قرار گرفت. با تصویب طرح فراخوانی زدیم و 15 دانشجوی رشته از دانشگاه شیراز و دانشگاه پیام نور شیراز حاضر به همکاری با کمیته شدند.
شعار اصلی کمیته ی کودک و نوجواندر آن زمان "حذف قفسه های شیشه ای کتاب با دربهای بسته از مدارس" بود. قفسه هایی که کودکان در پشت شیشه های آنها، نه تنها امکان تورق کتاب ها را نداشتند بلکه از دیدن عناوین تمامی کتاب ها و انتخاب آن ها محروم بودند.
با تایید طرح و انتخاب کتابخانه های هدف، کمیته چندین جلسه برگزار و استانداردهای و رهنمودهای موجود در حوزه کتابخانههای کودک را بررسی نمود. مسائلی که باید مدنظر قرار می گرفت شامل شیوههای انتخاب کتاب، رده بندی منابع برای این گروه سنی و انتخاب مناسب ترین روش اجرای طرح شامل چگونگی انتخاب مدرسه هدف، مکان مناسب برای کتابخانه در مدرسه، انتخاب وسایل و تجهیزات و شیوه ی چیدمان و آرایش محیط کتابخانه بود. پس از بررسی های اولیه و گرفتن مشاوره از دوستان شورای کتاب کودک از جمله سرکار خانم نوش آفرین انصاری، شیوه نامه کاری طرح توسط کمیته تدوین شد. براین اساس مراحل زیر برای طرح تعریف شد:
1. جمع آوری بودجه مورد نیاز
از آن جا که کمیته کتابداری کودک و نوجوان شاخه فارس درآمد ثابتی نداشت، برای جمع آوری بودجه مورد نیاز به سراغ دوستان حوزه کتاب رفتیم. از اعضای هیات علمی، کارکنان و دانشجویان رشتهی علوم کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه شیراز شروع کردیم و با حمایت جمع کثیری از کارکنان ادارات شهر شیراز و خیرینی که از هدف ما آگاه شده بودند، مبلغ قابل توجهی جمع آوری گردید. اما از آن جا که این اولین گام کمیته بود و از فراگیر شدن و سرانجام آن اطمینان کافی نداشتیم از هیچ نهاد و یا ارگان دولتی درخواست کمک نکردیم.
2. انتخاب مدرسه ی هدف
در این گام به دنبال دبستانی بودیم که مکان مستقلی برای کتابخانه نداشته باشد، درعین حال فضای مناسبی برای راه اندازی کتابخانه در اختیارمان بگذارد. همچنین شرط ما برای انجام طرح در هر مدرسه همیاری و حمایت کامل مسئولین مدرسه از طرح بود، به شکلی که بایدها و نبایدهای ما را در فرایند راه اندازی کتابخانه و ارائه خدمات بپذیرند.
در این راستا با مراجعه به واحد کتابخانه های آموزش و پرورش ناحیه ۳ شهرستان شیراز که مناطق محروم شهر را نیز پوشش میداد، فهرستی از مدارسی که در این ناحیه کتابخانه نداشتند تهیه کردیم. سپس در هر مدرسه نمایندگان کمیته در مورد شرایط و اهداف خود با مسئولان مدارس مذاکره نمودند. اولین دبستانی که انتخاب شد در حوالی دارالرحمه شیراز قرار داشت. فعالیت خود را با خرید منابع و سازماندهی آنها آغاز کردیم. اما در میانه راه و با گذشت بیش از یک ماه از فعالیت در آن دبستان، ناگهان مسئولان مدرسه نظرات خود را تغییر دادند و اعلام کردند که با گذاشتن قفسه هایی بدون درب و قفل موافق نیستند. با توجه به هدف گروه در راهاندازی کتابخانه آموزشگاهی الگو اجرای طرح در آن مدرسه متوقف شد و گزینه های بعدی مدنظر قرار گرفت.
در همان میان با تلاش های خانم برهمند، مرحومه خانم توسل از خیرین مدرسه ساز استان، با طرح کمیته آشنا شدند و با حمایت ایشان مجمع خیرین مدرسه ساز، مبلغ دیگری را اهدا نموده و البته دبستان پسرانهی راهبی را که در یکی از محلات محروم شهر شیراز قرار گرفته بود به کمیته معرفی کرد. از ویژگی های این مدرسه حضور گروهی از دانش آموزان مهاجر افغان در میان دانش آموزان ایرانی بود.
برخلاف تجربه اول، در نخستین دیدار از دبستان راهبی از اشتیاق مدیر مدرسه شگفت زده شدیم، از آنجا که دبستان فضای خالی برای راه اندازی کتابخانه نداشت، به پیشنهاد مدیر دبستان قرار شد کتابخانه را در گوشه ای از نمازخانه بزرگ مدرسه دایر کنیم.
گام سوم: خدمات فنی پیش از افتتاح
تلاش کردیم اولین قدم را با دقت و وسواس فراوان برداریم. برای هر اقدام یا تصمیمی با اساتید رشته و صاحبنظران بخصوص عزیزان شورای کتاب کودک مشورت می کردیم. در نهایت فرایند انتخاب منابع، سازماندهی و آماده سازی محیط کتابخانه را به شرح زیر به انجام رساندیم:
الف. انتخاب منابع کتابخانه: با توجه به بودجه ای که در اختیار کمیته بود، امکان خرید عناوین زیادی در نخستین مرحله وجود نداشت. اما برای انتخاب هرآنچه می توانستیم نیز دقت فراوانی صورت گرفت. فهرست کتاب های منتخب موجود را به دقت بررسی کردیم و تلاش نمودیم در حوزه های موضوعی مختلف (علمی، تاریخی و مذهبی، ...) و قالب های ادبی گوناگون (داستان، غیرداستان) کتاب تهیه کنیم. گاه برای انتخاب یک مجموعه کتاب، کتابفروشی های متعدد و فهرست ناشران فراوانی مورد بررسی قرار گرفت. آقای حمیدی در آن زمان مسئولیت و بار فرایند انتخاب و تهیه منابع را بر عهده داشتند.
ب. سازماندهی و آماده سازی منابع کتابخانه: در سازماندهی با تجاربی که از مطالعه متون تخصصی در این حوزه و بازدید از کتابخانه های مختلفی همچون کتابخانه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان و بررسی روش های مختلف در کتابخانه های خارج از کشور، بدست آوردیم، تصمیم گرفتیم از روش ردهبندی دیویی برای کتابخانه مدارس استفاده کنیم. در این میان باید شرایط سنی دانش آموزان را نیز در نظر می گرفتیم، گروه مخاطب ما گروه سنی ۷- ۱۲ سال بود. پس از مذاکرات مختلف با اعضای کمیته نهایتاٌ مناسب دیدیم از روش بر چسب های رنگی برای بچه ها و از شماره های دیویی در سطح ساده و با کمترین پیچیدگی برای کتابدار استفاده کنیم.
شیوه نامه سازماندهی منابع را به صورت مکتوب درآوردیم تا با تغییر احتمالی مسئول کتابخانه در هر مدرسه مشکلی در این زمینه پیش نیاید. در خصوص بکارگیری روش برچسب های رنگی نیز تصمیم گرفتیم به دلیل عدم آشنایی کودکان و حتی مسئولین مدرسه، به ساده سازی روآوریم. بنابرین ۱۳ برچسب رنگی معمول در روش دیویی را به ۳ بر چسب موضوعی کاهش دادیم.
بر این اساس سه برچسب قرمز، سبز و بنفش به ترتیب برای کتاب های شعر و داستان، علمی و مذهبی درنظر گرفته شد.برچسب های زرد و قهوهای نیز بر اساس شیوه رایج کانون پرورش فکری کودکان و نوجواناندر آن زمان به ترتیب برای کلاس های اول تا سوم و چهارم و پنجم انتخاب شد که نشانگر گروه سنی مخاطب کتاب بود. بنابراین کتاب ها دارای دو برچسب رنگی در بالا و پایین خود بودند که با یک نگاه، دانش آموزان را از موضوع و گروه سنی آگاه می کردند.
در مرحله ی آماده سازی کتاب ها نیز با توجه به بودجه ی اندک انجمن، فهرست های کتابی تنها شیوه ممکن بود. برای چینش کتاب ها نیز برچسب های موضوعی را شاخص قرار دادیم. تعدادی از کتاب ها نیز در هر قفسه به صورت نمایشی طوری که جلد آن ها دیده شود چیده شدند تا دانش آموزان به استفاده از کتاب ها ترغیب شوند. تهیه کارت عضویت عکس دار برای اعضا و امکان امانت به وسیله ی آن از دیگر اقداماتی بود که بر انجام آن پافشاری داشتیم.
ج. آماده سازی محیط کتابخانه: برای تزئین محیط کتابخانه تلاش کردیم ضمن حفظ سادگی محیط با استفاده از نقاشیها، تصاویر و جملاتی مرتبط با حوزه کودک و کتاب، دانش آموزان را به خواندن و مطالعه تشویق کنیم. بطور کلی هدف ما راه اندازی محیطی شاد و پر از رنگ از لحاظ بصری بود. در خصوص تجهیزات نیز قفسه ها به تناسب قد دانشآموزان و با رنگ های شاد طراحی و سفارش شد.
د. افتتاح کتابخانه: به توصیه ی استاد نوش آفرین انصاری، مراسم افتتاحیه ای با حضور مسئولان آموزش و پرورش، جمعی از خیرین مدرسه ساز، اعضای هیئت مدیره انجمن کتابداری و اطلاعرسانی شاخه فارس و اعضای کمیته کتابداری کودک و نوجوان و نیز حامیان مالی در کتابخانه برگزار گردید. هدف از برگزاری چنین مراسمی نشان دادن این نکته به مسئولان آموزش و پرورش و خیرین بود که حتی با کوچکترین حمایت های مالی و معنوی نیز می توان برای کودکان کتابخانه هایی استاندارد، جذاب و غنی ایجاد و معجزه ی مطالعه را به آن ها هدیه کرد. در این مراسم عملکرد کمیته به دقت تشریح و اهداف آتی آن برای حاضران بیان شد. برگزاری چنین مراسم هایی که همراه با پذیرایی و آموزش شیوه ی استفاده از کتابخانه به تک تک کلاس ها بود، اهمیت حضور کتابخانه در محیط مدرسه را برای دانش آموزان و معلمان روشن می کرد و این ذهنیت برای دانش آموزان ایجاد می شد که جایگاه این مکان به حدی است که برای شروع به کارش باید جشنی برپا شود!
هـ) خدمات عمومی: با راهنمایی اعضای کمیته و موافقت مسئولان مدرسه، قرار شد کلاس ها یک بار در هفته در محیط کتابخانه برگزار شود و کودکان در این ساعت به مطالعه و بحث در مورد کتاب های مختلف بپردازند. انتقال مرتب کتاب از کتابخانه ی مدرسه به کتابخانه های کوچک کلاسی نیز از دیگر برنامههای پیشنهادی به مسئولان مدرسه بود. تا مدت زمانی نیز نمایندگان کمیته کودک و نوجوان انجمن برای نظارت و حمایت حداقل هفته ای یکبار در کتابخانه مدرسه حضور پیدا می کردند. اما در نهایت این بخش با توجه با نیروی انسانی اندک کمیته بر عهده ی مسئولان کتابخانه و اداره آموزش و پرورش گذارده شد. نتایج مسابقه نقاشی و نویسندگی که چند ماه بعد از افتتاح کتابخانه توسط کمیته کودک و نوجوان انجمن در میان دانش آموزان برگزار شد، نشان دهنده ی علاقه فراوان دانش آموزان به محیط کتابخانه و تأثیر مطالعه و انس با کتاب در میان آن بود.
کتابخانه های بعدی....
ایده راه اندازی کتابخانه مدرسه راهبی در اواخر بهار 1384 شکل گرفت و پس از چند ماه تلاش مداوم اعضای کمیته کودک و نوجوان این کتابخانه در مهر 1384 راه اندازی شد. به یاد و خاطره استاد فرزانه فرزین، از اساتید به نام بخش کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه شیراز و به پاس همه آن چه از ایشان آموخته بودیم، کتابخانه مدرسه راهبی به نام "استاد فرزین" مزین شد.
افتتاح این کتابخانه و دیدن دانش آموزانی که در محیط آن سراز پا نمی شناختند، ما را به فکر راه اندازی نمونه های دیگری از این کتابخانه ها انداخت. هنوز در کشاکش تصمیم گیری برای ادامه کار بودیم که مدیران دبستان پاسداران شیراز در ناحیه 4 با ما تماس گرفتند و شرایط مدرسه شان را توضیح دادند و خواستند که کتابخانه ای نیز برای مدرسه آن ها برپا کنیم. در این حین خانواده خیری نیز پیشنهاد پرداخت هزینه راه اندازی کتابخانه ای را به ما دادند و این شد که یکسال بعد در آبان 1385، دومین کتابخانه انجمن در دبستان پاسداران راه اندازی شد. با همان سبک و سیاق و همان شیوه نامه کار.....
پس از آن کمیته کودک و نوجوان انجمن شاخه فارس توانست کتابخانه های دیگری را در مدرسه نمونه دولتی رازی واقع در ناحیه4 آموزش و پرروش شیراز و دبستان طباطبایی در ابیوردی افتتاح نماید، همچنین کتابخانه ای را با تقاضای یکی از خیرین مدرسه ساز در شهرستان گله دار راه اندازی نمود. این سلسله فعالیت ها تا حوالی سال 1389 ادامه داشت... در سال های بعد نیز بازدیدها و اهدای کتاب به این کتابخانه ها همچنان ادامه پیدا کرد....
امروز هر کدام از اعضای کمیته کودک و نوجوان دوره اول و دوم انجمن شاخه فارس در جایی از این کشور و به کاری در حوزه کتابداری و اطلاع رسانی سابق و یا همان علم اطلاعات و دانش شناسی امروز مشغولیم، آنقدر دغدغه هایمان زیاد شده است که شاید وضعیت کتابخانه های کودکان شهرمان جایی در میان آن ها نداشته باشد.... اما آن چه از آن زمان برایمان مانده، خاطره دستانی خالی است که روز اول تصور نمی کردند، همان یک کتابخانه اول نیز به سرانجام برسد، اما تنها سه سال بعد کوله باری از تجربه های موفق را در این حوزه به دوش می کشیدند و خاطرات لذت بخش لبخندهای کودکانی که با کتاب انس گرفته بودند که بعید می دانم هرگز از خاطر تک تک اعضای این کمیته پاک شود.... اکنون که این سطرها را می نویسم می دانم که شرایط کتابخانه های کودک و نوجوان دیگر شبیه سابق نیست، در کنار کتابخانه های کانون پرورش فکری، بسیاری از کتابخانه های عمومی به بخش کودکان مجهز شدهاند و بسیاری از مدارس نیز دارای کتابخانه!؛ نهادها و انجمن های مختلفی در حوزه ترویج کتاب و کتابخوانی کودک فعالیت میکنند و به عبارتی ساده تر هرچه باشد وضع بهتر از گذشته است... اما باز انگار احساس تازه ای در درونم به پا شده است. ذهنم درگیر یک تصمیم تازه است، احساس می کنم هنوز راه های زیادی در این حوزه وجود دارد که می شود در مسیر آن ها قدم گذاشت... نمی دانم شاید به زودی شاهد شکل گیری کمیته کودک و نوجوان دیگری در انجمن باشیم و یا پویشی کتابدارانه در حوزه کتاب و کتابخوانی کودک... شاید!
[1] دکتر علی حمیدی، امروز استادیار گروه کتابداری و اطلاعرسانی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی بوشهر هستند.
[2] دکتر نیلوفر برهمند، امروز مسئول مرکز علم سنجی دانشگاه علوم پزشکی شیراز هستند.