فرصتهای شغلی کتابداران در حوزههای نشر را چگونه ارزیابی میکنید؟
نشر حوزهای است که بصورت دیرینه با کار کتابداران عجین بوده است. در واقع، از آنجایی که بخش اعظمی از فعالیتهای کتابداران روی نشر و در بستر نشر صورت میپذیرفت، لذا نشر را می توان یکی از حوزههایی دانست که همواره مورد علاقه کتابداران بوده است. در این میان، بویژه نشر آثار علمی بیش از همه مورد وسوق کتابداران بوده است. کتابداران به عنوان متولیان امر ارزیابی آثار علمی، در شناسایی و انتشار آثار علمی، می توانند بسیار مهم و مؤثر عمل کنند و این یکی از زمینههایی است که آنها را در عرصه های نشر آثار علمی، از کتاب گرفته تا نشریات و سایر آثار در صدر توجهات قرار داده است.
علاوه بر این، حوزه نشر الکترونیک، یکی از زمینه هایی است که امروزه نقش کتابداران را در پیشبرد اهداف خود پررنگ کرده است. کتابداران علاوه بر این که می توانند خود به عنوان گردانندگان و متولیان تولید و انتشار الکترونیکی منابع مطرح باشند، می توانند خدمات اجرایی و مشاوره ای مربوط به نشر الکترونیک را به ناشران و کارگزاران امر نشر ارائه دهند و این زمینه را نیز به عنوان یکی دیگر از زمینه های شغلی خود به جامعه علمی بشناسانند.
نشر چه ارتباطی با کتابخانه و کتابداری میتواند داشته باشد؟ با توجه به تجربه شما برای ورود کتابداران به برخی از حوزههای نشر، چه کاستیهای در حوزههای آموزش دانشگاهی در این زمینه وجود دارد و چه پیشنهاداتی برای رفع آنها دارید؟
همانطور که پیشتر اشاره شد، کار نشر همواره با کار کتابداران عجین بوده است. در واقع، نشر به عنوان یکی از مهمترین محملها و ابزارها برای کتابداران محسوب می شود و لذا کتابداران بیش از همه در زمینۀ نشر می توانند مؤثر باشند. با وجود این، از آنجایی که کتابداران بر اساس نیاز مراجعان در بیشتر موارد صرفاً استفاده از انتشارات را به منظور اشاعه اطلاعات در نظر گرفته اند، لذا در عمل کمتر فرصت این را یافته اند که به عرصۀ تولید و نشر وارد شوند. لذا ضروری است فرصتهای بیشتری برای فراهم سازی زمینه های لازم برای ورود کتابداران به عرصه های نشر ایجاد شود تا آنها بتوانند ضمن فراگیری مهارتهای فنی لازم در این خصوص، در این زمینه به فعالیت عملی نیز دست بزنند.
بزرگترین بحرانها و آسیبهای موجود در حوزه نشر کتاب در ایران و عوامل ایجاد آن را چه میدانید؟
موضوع نشر کتاب در ایران با بحرانها و آسیبهای جدی مواجه بوده و هست که پرداختن به همه آنها در این مجال نمی گنجد. اما بطور خلاصه باید اشاره شود که بحرانها و آسیبهای نشر در کشور، هم متوجه ناشران است، هم نویسندگان و هم مخاطبان و البته متعاقب آن کل جامعه کشور را نیز از صدمات آن بی نصیب نمی گذارد. موضوع ناشران، از یک طرف تأمین مواد اولیه نظیر کاغذ و سایر ملزومات مربوط به انتشار است که بدلیل نوسانات نرخ ارز و بی ثباتی بازار، روزبروز ضعیف تر و ضعیف تر می شوند، و از طرف دیگر، مشکل ناشران، بطور مستقیم به شرایط اقتصادی افراد و سازمانها که در واقع مخاطبان و مشتریان نهایی بازار نشر محسوب می شود بازمی گردد. بدیهی است چنانچه شرایط اقتصادی خریداران ضعیف و بحرانی باشد، آنها کتاب را از سبد خرید خود خارج خواهند کرد یا دست کم سهم آن را از سبد خرید خود کاهش خواهند داد و این یعنی کمبود تقاضا از بازار نشر و رکود در اقتصاد نشر.
در خصوص نویسندگان نیز باید اشاره شود که همین مشکلات بازار نشر که ناشران با آن مواجهند، تا حد زیادی بر نویسندگان نیز تأثیرگذار است. با وجود این، باید توجه داشت که مشکل ریشهای نشر در کشور که همواره نویسندگان را تحت تأثیر مستقیم قرار داده، بگونه ای بوده که هیچگاه نمی توان متصور بود که این کشور دارای نویسندگان حرفه ای، یا به عبارتی نویسندگانی باشد که از طریق نویسندگی امرار معاش کنند. البته با وجود مسائل اقتصادی فراوانی که بازار نشر با آن مواجه است، این انتظاری بسیار بزرگ است که چنین انتظاری مطرح شود، اما موضوع قابل تأمل تر این است که نه تنها شرایط ظهور نویسندگان حرفه ای در کشور فراهم نیست، بلکه حتی حق تألیف در بازار نشر بگونه ای است که بجز عشق به نویسندگی و تعهد نویسنده به اشتراک گذاری دانش خود، دلیلی دیگر برای اینکه وی ماهها و بلکه سالها وقت بگذارد و کتابی را به رشته تحریر درآورد نمی تواند متصور بود.
از مسائل اقتصادی بازار نشر که بگذریم، باید اذعان داشت مشکل دیگری که ناشران و نویسندگان و البته متعاقب آن مخاطبان را بیش از پیش آزار می دهد، نبود سیاست و نظارتی مشخص بر مدیریت و کنترل بازار نشر در مواجهه با محیط الکترونیکی و مجازی است. بی تردید، هم اکنون که هم نیاز و تمایل مراجعان و هم شرایط بازار نشر بر این قرار گرفته که ناشران بسوی نشر الکترونیک حرکت کنند، هیچ ارائۀ حقوقی و سیاست مشخصی در حمایت از این عرصه که بتواند از سرمایه های مادی و معنوی ناشران و نویسندگان محافظت کند و امکان دسترسی ایمن، فوری و ارزان را به خوانندگان فراهم کند به چشم نمی خورد و این به عنوان یکی از مهم ترین موانع گذار نشر کشور از نشر سنتی به نشر الکترونیک محسوب می شود.
نظرتان دربارۀ کتابسازی و مقالهسازی و دلایل افزایش آن در سالهای اخیر چیست؟ راههای مقابله با آن را چه میدانید؟
همانطور که پیشتر و در پاسخ به سؤال قبلی اشاره شد، نبود سیاست و نظارت حقوقی و اجرایی روشن در بازار نشر سبب شده تخلف در این زمینه برای متخلفان بسیار آسان شود و در مقابل، ناشران، نویسندگان و سایر ذی نفعان بازار نشر را با مشکلات جدی مواجه سازد. با وجود این، می توان با الزام کردن استفاده از نرم افزارهای مشابه یاب، انجام داوری های قوی، برخورد با ناشران و نشریات متخلف و مانند آن، اقداماتی اولیه را در این زمینه به مورد اجرا در آورد.
از طرفی، در خصوص مقاله سازی باید توجه داشت که بخش اعظمی از این مقاله سازیها، به سیاستهای غلط آموزش عالی در اجبار کردن دانشجویان به تولید و انتشار مقاله مستخرج از پایان نامه به منظور افزایش تعداد مقالات دانشگاه و متعاقب آن بهبود وضعیت در رتبه بندی های ملی و بین المللی جستجو کرد. مسلم است که همه پایان نامه ها از یک سطح کیفیت برخوردار نیستند و پایان نامه های با کیفیت بالا، بدون تردید در نهایت مقاله های مستخرج از پایان نامه خواهند داشت. در عین حال، نمی توان انتظار داشت که پایان نامه های با درجۀ کیفیت ضعیف تر نیز بتوانند به انتشار مقالۀ مستخرج در نشریات معتبر دست یابند. لذا در نتیجۀ اِعمال فشار غیرمتعارف به این نوع پایان نامه ها، دانشجویان وادار به انتشار مقاله مستخرج از پایان نامه خود در مجله های بی اعتبار یا کم اعتبار خواهند شد که در واقع این نوعی مقاله سازی است که در نتیجه سیاستهای غلط آموزش عالی حادث می شود.
نظرتان دربارۀ راهبردهای برونرفت از مشکلات موجود چیست؟
برای برون رفت از مشکلات موجود، لازم است طرحی مشخص از طرف نهادهای دست اندرکار بازار نشر و با تلفیق یکدیگر تنظیم و ارائه شود. در این طرح باید همه ابعاد حقوقی، فنی، علمی، اجتماعی و مانند آن در بازار نشر تبیین شده و نقش و وظایف واقعی هر کدام از ذی نفعان بازار نشر مشخص شود. علاوه بر این، باید برای گذار از نشر سنتی به نشر الکترونیک، مسیرها، ملزومات، چارچوبها و حمایتهای لازم تدوین شود.
ارزیابی شما از کم و کیف نشر کتابهای کتابداری در ایران چیست؟
خوشبختانه کمیّت کتابهای حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی در ایران در یکی دو دهۀ اخیر افزایش خوبی یافته است. این افزایش هم در نتیجۀ افزایش تعداد دانش آموختگان این حوزه رخ داده، هم در نتیجۀ توسعۀ حوزه ها و زیرشاخه های آموزشی و پژوهشی علم اطلاعات و دانش شناسی در کشور که در مجموع نقطۀ مثبتی محسوب می شود.
با وجود این، باید توجه داشت کتابهای منتشر شده در این حوزه از کیفیت یکسانی برخوردار نبوده اند. در این میان، ناشران معتبری که از فرایند سخت داوری به منظور انتخاب و انتشار آثار استفاده می کنند، کتابهای به نسبت باکیفیتتری را نسبت به ناشرانی که بدون بهره مندی از فرایند داوری در این خصوص اقدام می کنند منتشر کرده اند. بی تردید، توجه خریداران و مخاطبان به کتابهای منتشر شده و همچنین جایگاهی که هر کدام از کتابها در انتخاب یا تدوین سؤالهای کنکورهای تحصیلات تکمیلی را می توان از مهمترین شاخصهای شناسایی و ارزیابی میزان جذب و تأثیرگذاری کتابهای علم اطلاعات و دانش شناسی بر جامعۀ علمی و مخاطبان در نظر گرفت و در این خصوص به قضاوت پرداخت.
به نظر شما کتابداران چه ارزش افرودهای برای ورود به عرصۀ نشر دارند و به طور خاص در کدام مشاغل نشر میتوانند وارد شوند؟
هر چند به این سؤال به نوعی قبلً نیز پاسخ داده شد، اما در مجموع باید اذعان داشت کتابداران بویژه در زمینۀ اشاعه انتشارات و بازاریابی نشر می توانند بسیار مؤثر عمل کنند. علاوه بر این، در حوزۀ مدیریت نشر الکترونیک و همچنین نیازسنجی بازار نشر، می توان از کتابداران به عنوان بازوهای پشتیبان بازار نشر بهره برد.
فرصتهای پژوهشی مرتبط با نشر و کتابداری در ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
از آنجایی که نشر دارای ابعاد متنوعی است، لذا فرصتهای پژوهشی فراوانی نیز برای آن وجود دارد. بخشهای مربوط به نیازسنجی بازار نشر، بطور مستقیم می تواند زیربنای پژوهشهایی را رقم بزند که با توجه به ظهور حوزه های جدید پژوهشی و شناسایی آن، نیازهای موجود در این زمینه را نشان دهد. مطالعه روی شیوه های اشاعۀ انتشارات، از دیگر زمینه های پژوهشی است که به شدت نیازمند توسعه است. علاوه بر این، مهارتهای فنی لازم برای توسعۀ نشر با تأکید بر جنبه های تولید، از دیگر زمینه های پژوهشی در بازار نشر محسوب می شود. همچنین، بازار نشر الکترونیک، بویژه در زمینۀ مسائل حقوقی مربوط به استفاده های اشتراکی و مانند آن، از جمله موارد دیگری است که می تواند زیربنای پژوهشهای مختلفی باشد.
با توجه به تخصص، دانش و تجربۀ شما دربارۀ علم سنجی بفرمایید پژوهش دربارۀ مباحث مرتبط با علم سنجی توسط کتابداران نیازمند چه نوع تجربه و دانشی از نشر است؟
شناسایی زمینه های موضوعی نوظهور که بر اساس مطالعات علم سنجی می تواند نشان دهد جای کدام پژوهشها در زنجیرۀ توسعۀ علمی یک حوزۀ علمی خالی است، علاوه بر دارا بودن جنبۀ پژوهشی، به نوعی بیانگر نقاط خالی است که نیازمند پرداختن به آن توسط پژوهشگران است و در واقع راه و مسیر ورود به زمینه های پژوهشی نوین را در پیش روی پژوهشگران قرار می دهد. با وجود این، نمی توان پژوهشگر علم سنجی موفقی را متصور بود که با شیوه های مدیریت انتشارات و استنادات که امروزه با استفاده از نرم افزارهای متعدد کنترل استنادها و انتشارات صورت می پذیرد ناآشنا باشد. علاوه بر این، پژوهشگر علم سنجی باید قادر به مدیریت و استفادۀ کارآمد از انتشارات الکترونیکی و بویژه از پایگاههای اطلاعاتی الکترونیکی برخوردار باشد.
کم و کیف آموزش این مهارتها در دورههای آموزشی مرتبط با علم سنجی در دانشگاهها را چگونه ارزیابی میکنید؟
خوشبختانه با تأسیس دورۀ کارشناسی ارشد علم سنجی در کشور از سال 1390، این امکان فراهم شد تا افرادی که بطور خاص روی این حوزه مطالعه و کار کرده اند از دانشگاهها فارغ التحصیل شوند و در خدمت جامعۀ علمی و دانشگاهی کشور قرار گیرند. بسیاری از دانش آموختگان علم سنجی در طی سالهای گذشته توانسته اند در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی مسئولیتهای مهمی در حوزۀ علم سنجی را برعهده بگیرند و در این زمینه منشأ تأثیرگذاریهای فراوانی شوند.
با وجود این، لازم است برای تأثیرگذاری بیشتر علم سنجی بر آموزش عالی، دوره دکتری این حوزه نیز راه اندازی شود تا امکان بکارگیری دانش آموختگانی از این حوزه که عالی ترین دوره دانشگاهی را پشت سر گذاشته اند نیز فراهم شود.
به نظر شما انجمنهای علمی تخصصی، به طور خاص انجمن علم اطلاعات و دانششناسی در چه مواردی و چگونه میتواند درکاهش برخی از مشکلات و بحرانهای موجود در حوزه نشر کتاب نقشی موثر ایفا کند؟
انجمن ها به عنوان اجتماعات علمی اصلی یک حوزه، باید در تمامی تحولات علمی و حرفه ای که در یک حوزه رخ می دهد حضور مشخصی داشته باشند. انجمنها در واقع، باید به عنوان زبان گویای یک حوزه عمل کنند و با صدور بیانیه های علمی و حرفه ای، بصورت بموقع در خصوص مباحث مطرح در حوزه موضع خود را اعلام کرده و بدین وسیله از حریم یک حوزه دفاع کنند. علاوه بر این، انجمن ها باید محور فراهم سازی زمینه های لازم برای تشریک مساعی اعضای یک حوزه علمی باشند و بتوانند در زمینۀ پیاده سازی دیدگاههای مشترک اعضای یک حوزه، گامهای مؤثری بردارند. در واقع، انجمنها مهمترین تریبون هر حوزۀ علمی محسوب می شوند که باید حضور بموقع و مؤثری در زمینۀ طرح مباحث و چالشهای مرتبط با یک حوزه و همچنین پیگیری آن داشته باشند. بدیهی است که حوزۀ نشر نیز یکی از حوزه هایی است که می تواند از پشتیبانی انجمن علم اطلاعات و دانش شناسی برخوردار باشد. انجمن علم اطلاعات و دانش شناسی، می تواند با بهره مندی از ابزارها و روشهای گوناگون، زمینه های لازم برای طرح مباحث مرتبط با شناسایی چالشها و مسائل حوزۀ نشر این رشته را فراهم سازد و به عنوان یک تریبون علمی و رسمی، نتایج مباحثات انجام شده در این خصوص را به مدیران، سیاستگذاران و برنامه ریزان حوزۀ نشر در کشور منعکس کرده و آن را تا حصول نتیجه پیگیری کند.