کتابخانه تخصصی سازمان مدیریت و برنامهریزی فارس: موانع و مشکلات
سوسن رحیمی، کارشناس اسناد سازمان مدیریت و برنامه ریزی فارس
مقدمه
در واتساپ پیامی دیدم از سرکار خانم صفریراد که ضمن معرفی خود خواسته بودند، تجربه و یا خاطرهای از دوران خدمتم در کتابخانه سازمان به عنوان کتابخانه ای تخصصی را بنویسم.
تا حالا دقیق به گذشته کاری خود فکر نکرده بودم، برایم جالب بود. در یک لحظه سالهای گذشته با همکاران کتابخانه و سازمان در ذهنم مرور شد. همه روزها خوش بود. از سال 1369 که در سازمان استخدام شدم، شرکت و خرید سالانه به اتفاق همکاران از نمایشگاه کتاب تهران و دریافت کارتن های مملو از کتابهای جدید، شرکت در همایشهای علمی مرکز مدارک اقتصادی، اجتماعی و انتشارات سازمان از سال 1374 تا 1385 که هرسال در یک استان برگزار میشد و همزمان با برگزاری سمینار، نتیجه ارزشیابی کتابخانهها اعلام میگردید و هر ساله بالاترین امتیاز را کسب میکردیم، برگزاری آخرین سمینار در شیراز که واقعا کار سنگین و فوقالعاده ای بود ولی به قول بیشتر مهمانان که بیش از 100 نفر بودند حسن ختام سمینارها بود و حتی تعداد زیاد مراجعان کتابخانه که در عین سختی و فشار کاری، برایمان لذتبخش بود، همه و همه یادآور روزهای شادی در کتابخانه بود، تا جائیکه این فیلم کاری متوقف شد و دیگر به کندی جلو میرفت. با خودم درگیر شدم. چرا متوقف شد ؟ به سختی جلو میرفت، مثل نوار فیلمی که پاره شده، حس بدی داشتم، درگیر بودم که متوجه شدم بله آنجا که خوب و خوش بود، راحت و بدون دغدغه میگذشت. زمان توقف فیلم همزمان با توقف پیشرفت کتابخانه بود، زمان انحلال سازمان برنامه و بودجه و در پی آن در سال 1389تحویل ساختمان کتابخانه به کتابخانه مرکزی سازمان میراث فرهنگی که از تهران با بخشنامه دولت وقت به شیراز منتقل شده بودند.
اشک در چشمهایم جمع شد، کتابخانه مثل پاره تنم بود. همکار خوبی داشتم که آن زمان مسئول کتابخانه سازمان بود. سرکار خانم فرهند، که خودش کتابخانه را در سال 1363 تاسیس کردهبود. همیشه میگفت "کتابخانه مثل فرزندم است". زمان تحویل ساختمان به سازمان میراث فرهنگی به شدت گریه میکرد. همه همکاران کتابخانه ناراحت بودیم که چه خواهد شد. مخصوصا آن زمانی که تعدادی کارگر افغانی به میان قفسههای مرتب و موضوعی کتابها با رده بندی کنگره آمده و کتابهای بیزبان را داخل کارتنها میریختند. باز جای شکرش باقی بود که تابستان بود و باران نداشتیم، زیرا کتابهای عزیزمان را با کارتن و بدون کارتن بلاتکلیف در حیاط سازمان رها کردند. البته خوشبختانه با محبت رئیس وقت مرکز اسناد جناب آقای دکتر صفیپور و انتقال کتابخانه به مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس تا حدودی مشکلات برطرف شدند.
بگذریم. در ابتدا بهتر دیدم مروری کوتاه داشته باشیم از وضعیت کتابخانه
کتابخانه تخصصی سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان فارس
کتابخانه سازمان برنامه و بودجه استان فارس در سال 1363 بهعنوان یکی ازغنیترین کتابخانههای تخصصی استان در راستای اهداف سازمان برنامه وبودجه تاسیس گردید.
درسال 1382 پس از ادغام با کتابخانه مرکزآموزش مدیریت دولتی استان، بهصورت بزرگترین واحد اطلاعرسانی وپژوهشی در زمینه علوم اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی ومدیریت درخدمت محققان و پژوهشگران استان انجام وظیفه مینمود. سپس در سال 1386 با انحلال سازمان برنامه و بودجه کشور تحت نظارت دفترآموزش وپژوهش استانداری فارس قرارگرفت. سپس در تیرماه 1389 بهدستور استاندار وقت، ساختمان کتابخانه واقع در بلوار گلستان به کتابخانه سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی کشور تحویل داده شد.
بعد از احیای مجدد سازمان برنامه و بودجه کشور در سال1394 این کتابخانه بهعنوان مركز اسناد، مدارك وانتشارات و با از دست دادن 2 پست کارشناسی کتابداری زيرنظر معاونت اداری، مالی وپشتيباني سازمان مدیریت و برنامهریزی استان قرارگرفت.
انحلال سازمان مدیریت و برنامهریزی
آن زمان يكي از موضوعهايی که در سازمانهای دولتی مطرح میشد مسئله اصلاح سـاختار درنظـام اداري و بهدنبال آن بحـث ادغـام و یا انحلال سازمان یا همان کوچک سازی دولت بود.
در مادة 28 قانون برنامة ششم توسعه، ادغام سازمانهـاي دولتـي بـهعنـوان يكـي از سازوكارهاي اصلاح نظام اداري مطرح شدهاست، آنچه اهمیت داشت چگـونگي ادغـام و موفقیت یا عدم موفقیت آن بود. انتخاب مدل و چگونه عملیاتی کردن این برنامه برای دسـتگاههـاي اجرايي يكي از مسائل كليدي در بخش دولتي محسوب ميشد.
به سخن ديگر، عليرغم اينكـه ادغام سازمانها در بيشتر برنامههاي توسعة كشور براي منطقيسازي اندازة دولت مطـرح بـوده و هست، نبود مدل مناسب براي اجراي موفقيتآميـز این نوع اصلاح اداری باعـث شـده تـا ادغـامهـا بـر مبنـاي ديدگاههاي شخصي در ادوار گذشته دنبال شوند كه نتيجهاي جز شكست يا توفيق نـاچيز درپـي نداشته است. براي ناكامي در ادغام سازمانهاي دولتي، ميتوان دلايل زيادي استنباط كـرد، امـا قضاوت نهايي مستلزم كنكاش و پژوهش در اين زمينه است.
در سالهای اخیر تغییر در ساختار تشکیلاتی سازمان برنامه و بودجه (ادغام، انحلال و احیا) موجب شد کتابخانهها با چالشها و مشکلات زیادی روبهروشوند.
در این راستا مسایل و مشکلات کتابخانه را از ابعاد مختلف مورد ارزیابی قرار می دهیم:
بررسي مسائل ومشكلات كتابخانه
مهمترین آسیب انحلال سازمان و ادغام با استاندارینابسامانی کتابخانه از نظر منابع انسانی، فضای فیزیکی، سازماندهی منابع و خدمات اطلاع رسانی بود، چرا که تعدادی از کتابخانههای سازمانهای استانی در این دوران منحل گردیدند ویا فضای فیزیکی خود را ازدست دادند.
همانطور که پیش از این بیان شد کتابخانه این سازمان در سال 1386 پس از انحلال سازمان مدیریت و برنامهریزی و ادغام با استانداری، تحت نظارت دفتر آموزش و پژوهش استانداری فارس قرار گرفت، و در سال 1389 با از دست دادن فضای فیزیکی (واقع در بلوار گلستان) به ساختمان مركز اسناد و کتابخانه ملی فارس منتقل گرديد. بعد از احیای سازمان هم به علت مشکلات دوران ادغام نتوانست به جایگاه گذشته خود برسد.
از دیگر مسایل کتابخانه در این دوران کاهش شدید مراجعان به کتابخانه به علت جابجایی بود.
توضیح اینکه كتابخانه با قدمتي بيش از 30 سال ( سال 1363) منابع تخصصي مجموعه خود را، طبق ضوابط و آيين نامه موجود، به همكاران سازمانی و ساير اعضای خارج از سازمان امانت مي داد. در حال حاضر روزانه حدود 5 الی 10نفر از منابع كتابخانه استفاده مي نمايند. قابل ذكر است كه اين رقم قبل از جابجايي در سال 1389 تقريبا حدود 120 نفر در روز بودهاست، كه متاسفانه بهدليل عدم نگرش مثبت مسئولين وقت به كتابخانه، سير نزولي را درپي داشتهاست.
دلائل عمده مشکلات كتابخانه را میتوان اینگونه بیان کرد:
- بی توجهی مدیران به اهمیت کتابخانه برای سازمان و بهدنبال آن عدم تخصیص بودجهای سالانه و مناسب برای خرید منابع جدید به لحاظ این که محل کتابخانه خارج از سازمان می باشد.(به روز نبودن منابع)
- عدم اختصاص فضایی مستقل به كتابخانه در یکی از ساختمانهای سازمان
- محدوديت ورود مراجعان غیر عضو به مركز اسناد وكتابخانه ملي فارس (به علت مقررات خاص کتابخانه ملی)
- در بحث نيروي انساني پیش از انحلال سازمان تعداد 6 نفر در کتابخانه مشغول به کار بودند که بعد از آن به 3 نفر تقلیل یافت. متاسفانه هم اکنون فقط اینجانب مشغول خدمتگزاری هستم.
- عدم دسترسی به سايت هاي علمي و نشريات الكترونيكي (به علت نبود بودجه مناسب)
سخن کوتاه آنچه باید گفت اینکه کتابخانههای تخصصی ازمهمترین ابزارهای توسعه واقعی سازمان و بهتبع آن توسعه کشور محسوب میشوند. این درحالی است که تاکنون سازمانها درکشور ما بهطور جدی به این مقوله توجهای ننمودهاند. بیتوجهی به اطلاعات در تصمیمگیری و باورمند نبودن به نقش کتابخانههای تخصصی در توسعه سازمان نیز به نوعی باعث غفلت ازنقش این مراکز پراهمیت شده است.