سهیلا علوی، مدیر گروه علم اطلاعات و دانش‌شناسی دانشگاه خلیج فارس

وقتی که برای اولین بار خبر برگزاری همایش را (به گمانم) در سایت انجمن دیدم این فکر به ذهنم رسید که چه فرصت خوبی ست که همراه با دانشجویان در آن شرکت کنیم، هم فال بود و هم تماشا. آخر هم عنوان همایش برایم جالب بود و هم زمانش مناسب. نیمه اردیبهشت شیراز حال و هوای دیگری دارد همه جا پر است از گل وعطر خوش و سرسبزی و شور و زیبایی ...

هرچند که مقدمات انجام این سفر را از چند ماه پیش شروع کرده بودم ولی برای عملی و اجرایی کردن آنچه که در چند پیشنهاد و درخواست نوشته شده بود راهی زیاد در پیش داشتم. نامه ها نوشته شد و فرم ها تکمیل و موافقتها اخذ.تنها مشکلی که وجود داشت تامین محل اقامتمان بود، آخر پیدا کردن خوابگاه برای بیش از سی نفر دانشجوی دختر کار آسانی نبود .در هر حال خدا با ما یار بود و با همکاری و همدلی دوستانی چند در بوشهر و شیراز ساختمان وقفی بزرگ و زیبایی در اختیارمان قرار گرفت. عصر روز سه شنبه هجدهم اردیبهشت ماه اتوبوس در ورودی دانشگاه منتظرمان بود. دانشجویان با شور و شوق چمدان به دست از راه می رسیدند .همگی سوار شدیم. تعدادمان با من و همکارخوب همیشه همراهم سی و سه نفر بود. مسیر بوشهر – شیراز را در فضایی آکنده از شادی و خنده طی کردیم. هرچند کمی طولانی تر از همیشه بود ولی محیط گرم و صمیمی و بودن در کنار جوانان پر شور و شاد اجازه خستگی نمی داد. ساعت یازده شب بود که به شیراز رسیدیم. مقدمات شامی دانشجویی فراهم شد و آشپزان ماهری از جنس دانشجو خوراکی خوشمزه تدارک دیدند.فضای محل اقامتمان خانه بزرگی بود که به طور کامل در اختیار خودمان بود، بنابراین دانشجویان با راحتی و آرامش می توانستند خود را برای فردا که روز همایش بود اماده کنند.

صبح روز چهارشنبه نوزدهم اردیبهشت به طرف محل برگزاری همایش حرکت کردیم. بسیاری از خیابان ها به دلیل مراسم تشییع جنازه امام جمعه محترم شیراز بسته بود و ما به ناچاراز راه های فرعی خود را به محل همایش رساندیم و کمی هم دیر رسیدیم. محوطه بزرگ و زیبای کتابخانه در نگاه اول نظر هر بیننده ای را جلب می کرد و به این ترتیب کاملا قابل پیش بینی بود که از همان ابتدای ورود دوربین ها بکار افتد و ثبت لحظه ها اغاز شود.

بعد ازانجام مراحل پذیرش به همراه دانشجویان وارد سالن همایش شدیم. برنامه تقریبا شروع شده بود. ظاهرا تنها گروهی که با دانشجویان در این همایش شرکت کرده بود گروه ما بود . بعد از خوشامد گویی ریاست محترم مرکز اسناد و کتابخانه ملی شیراز و گزارش دبیر گرانقدر همایش سخنرانی های اصلی آغاز شد. برای دانشجویان من که اکثریت قریب به اتفاق ان ها برای اولین بار در همایشی تخصصی در حوزه تحصیلی خود شرکت می کردند ملاقات و دیدار مستقیم اساتیدی که کتابها و مقالاتشان را خوانده بودند بسیار جالب بود.

در صبح و عصر روز چهارشنبه هم سخنرانی های مفیدی ارائه شد. از جمله در محور اول همایش "چشم انداز آینده و آینده پژوهی در ارتباط علمی" آقای دکتر فتاحی استاد گرانقدر دانشگاه فردوسی سخنرانی بسیار خوبی داشتند. در سایر محورهای همایش نیزمقالاتی توسط اساتید برجسته و تعدادی از دانشجویان مقاطع دکتری دانشگاه های داخل بصورت سخنرانی و ویدیویی ارایه شد، ازجمله آ نها می توان به سخنرانی خانم دکتر سالمرون رییس ایفلا اشاره کرد که به درخواست ایشان ضبط و تهیه فیلم این سخنرانی ممنوع شده بود. بازدید از موزه فرهنگ فارس که در محل مرکز اسناد و کتابخانه ملی شیراز قرار داشت از برنامه های دیگر این همایش بود که به همراه دانشجویان در آن شرکت کردیم.

شرکت در همایش ها علاوه بر استفاده از سخنرانی ها و اشنایی با متخصصان و صاحب نظران ثمرات دیگری نیز دارد. بقول یکی از دوستان حاشیه های همایش شیرین تر از اصل آن است . دیداربا دوستان و همکاران قدیمی و همکلاسی های پیشین که خاطرات خوب دوران دانشجویی را یاداوری می کند از آن جمله است.

بواسطه نزدیکی بوشهر و شیراز ( هم از بعد مسافت و هم از نظر فرهنگی و اجتماعی ) از سال 1374 که گروه کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه خلیج فارس راه اندازی شد، هرسال پذیرای تعداد زیادی دانشجو از استان فارس بوده و هستیم .حس شیرین و عجیبی است ملاقات دانشجویان قدیمی – برخی بعد از بیست سال – در همایش ارتباط علمی، که البته این نیز خود یک ارتباط است ارتباطی علمی، حرفه ای و عاطفی...

در ادامه برنامه در روز اول، پیاده به سمت آرامگاه حافظ که در نزدیکی محل همایش بود رفتیم و ساعتی را در فضای عطراگین و معنویش سپری کردیم. فرصت کوتاه بود و ما تلاش داشتیم تا از لحظه لحظه حضورمان در شیراز بهره ببریم و لذا در ادامه برنامه بازدیدی از ارگ کریم خانی داشتیم و خریدی از بازار.

شام مختصری تدارک دیدیم و شبی دیگر را در جمع صمیمی دانشجویان در خوابگاه گذراندیم. صبح روز بعد باید خوابگاه را تحویل می دادیم. در زیر باران بهاری وسایلمان را در اتوبوس جای دادیم و به سمت محل همایش حرکت کردیم .بموقع هم رسیدیم .برنامه امروز ادامه محور روز پیش بود "فناوری نوین ارتباطی (شبکه های اجتماعی- علمی و رسانه های اجتماعی ) و ارتباط علمی". چندین سخنرانی بصورت ارایه مستقیم و یک سخنرانی ویدیویی ارایه شد. در ادامه بیانیه همایش قرائت گردید و از سخنرانان و سازمان های حامی و عوامل اجرایی تقدیر شد.

بازدید از اتوبوس موزه خاطرات که درهتلی بزرگ در نزدیک محل همایش قرار داشت و برای صرف ناهار همایش هم در نظر گرفته شده بود از برنامه های دیگر روز دوم یا به عبارتی روز آخر همایش بود. آخرین مقصد ما در شیراز، باغ ارم بود؛ از دوستان و همکاران خداحافظی کردیم و ساعتی چند را درمحیط زیبای باغ ارم گذراندیم. فضایی پر ازگل های زیبا و خوش عطرو مردمانی خوش ذوق . دوربین ها همچنان مشغول ضبط این زیبایی ها بودند. هرچند دل کندن از این بهشت زیبا سخت بود ولی چاره ای جز ترک این دیار نبود. ساعت شش عصر به سمت بوشهر حرکت کردیم. حدود پنج ساعت طول کشید تا به بوشهر برسیم. دانشجویان را به مقصد رساندیم. چهره های خندان دانشجویان حاکی از رضایت از این سفر کوتاه بود.

به امید اینکه عمری باشد و سعادتی و همایشی دیگر...