با توجه به تجارب ارزشمندتان در زمینه برپایی نمایشگاه کتاب به عنوان کادر اجرایی بفرمایید که با برپایی نمایشگاه های کتاب به شکل کنونی در ایران موافق هستید؟ چرا؟
مطلبی: یکی از مهمترین اهدافی که نمایشگاهها در کل و نمایشگاه کتاب بهطور خاص پیگیری میکنند معرفی تازههای نشر به جامعه مخاطب و همچنین ایجاد تعامل بین فعالان صنعت نشر است. نمایشگاه کتاب تهران در تحقق هدف اول، با معرفی بخش اعظم تازههای نشر به خیل عظیم جامعه مخاطب، تقریبا موفق عمل میکند و ما شاهد حضور احاد مردم از سراسر کشور در نمایشگاه هستیم.
حضور جمعیت کتابخوان در نمایشگاه و تورق مستقیم کتابها و آشنایی با تازههای نشر، نقش بسیار مهمی در توسعه فرهنگی و رونق کتابخوانی میتواند داشته باشد و در وضعیت فعلی که ما با کمبود ویترین عرضه کتاب به شکل مناسب، مواجه هستیم میتواند بخشی از این کمبود را مرتفع سازد. ولی اگر بخواهید از تعامل سازنده بین فعالان نشر (اعم از تولیدکنندگان محتوا، ویراستاران و طراحان، چاپگران، متخصصان تولید و فیلم و زینک، موزعان و همچنین کتابفرشان و موزعان و...)، آنچنان که در سایر نمایشگاههای بینالمللی رخ میدهد بپرسید، پاسخ من منفی است و متاسفانه نمایشگاه نمیتواند به تعامل سازنده و مستمر این گروه از فعالان صنعت نشر کمک نماید. نمایشگاه بهخاطر فروش مستقیم از یک طرف و تلاش مسئولان نمایشگاه برای شلوغ کردن نمایشگاه از طریق حضور دانشآموزان، دانشجویان و...، فرصت برنامهریزی برای چنین فعالیتهایی را از مسئولان نمایشگاه میگیرد.
در واقع نمایشگاه کتاب تهران یک کتابفروشی بزرگ است که فرصت مناسبی برای ناشران فراهم میکند که بدون واسطه بتوانند با خوانندگان در ارتباط باشند و با فروش مستقیم بخشی از مشکلات مالی خویش را مرتفع کنند. و از این جهت تنها اتفاق مثبتی که رخ میدهد میتوانند با خوانندگان و کتابداران کتابخانه ها در ارتباط قرار بگیرند.
چه انتقادات و پیشنهاداتی برای برگزار کنندگان نمایشگاه کتاب دارید؟
مطلبی: مهمترین نقدهایی که میتوانم برای نمایشگاه داشته باشم این است که هنوز بعد از گذشت 32 سال، مکان مشخصی که استانداردهای لازم را داشته باشد برای نمایشگاه وجود ندارد، نمایشگاه بهصورت دولتی و مبتنی بر یارانههای دولتی برگزار میشود و در واقع فروشگاهی بزرگ است که جنبه نمایشگاهی آن در اولویت نیست. نداشتن جا بعد از 32 دوره برگزاری، سبب شده تا برنامهریزی دقیقی برای برگزاری نمایشگاه قابل تصور نباشد و چند روز مانده به نمایشگاه، تازه محل حضور ناشران مشخص میشود و این یعنی ناشران مجبورند با عجله صرفا کتاب های خود را به نمایشگاه برسانند. بخش اعظمی از نمایشگاه زیر چادر و با وضعیت اصفبار برگزار میشود و نه هوای مناسبی برای تنفس برای ناشران و مراجعان وجود دارد و نه امکان غرفهآرایی برای ناشران فراهم است. برگزاری نمایشگاه از سوی دولت سبب شده است، بخش اعظم یارانه حوزه کتاب به جای مصرف در طول سال، صرف برگزاری نمایشگاه شود و بهجای اینکه نمایشگاه درآمدزا باشد، هزینهزاست. جنبه نمایشگاهی، نمایشگاه کتاب در اولویت نیست و بیشتر تلاش میشود آثار بیشتری به هر حربهای فروخته شود و در این میان فسادهایی نیز شکل گرفته است.
مهمترین پیشنهاداتی که میتوانم به صورت تیتروار برای نمایشگاه عرض کنم:
- برگرداندن نمایشگاه به محل دائمی نمایشگاه کتاب تهران؛
- جدا کردن بخش نمایشگاهی نمایشگاه از بخش فروش و برگزاری بخش نمایشگاهی در زمانی مجزا برای تعامل فعالان صنت نشر و بدون فروش؛
- واگذاری مدیریت برگزاری نمایشگاه به یک سازمان حرفهای؛
- بومی کردن تجربیات نمایشگاههایی چون نمایشگاه کتاب فرانکفورت، پاریس و لندن؛
- انجام پژوهشهای مناسب برای برونرفت از تکرارهایی که در 32 سال داشتیم بدون اینکه پیشرفت چندانی داشته باشیم؛
آیا به نظر شما باید نمایشگاه کتاب توسط بخش خصوصی برگزار شود یا دولتی و چرا؟
مطلبی: طبیعتا برگزاری نمایشگاه از سوی بخش خصوصی و با نظارت بخش دولتی میتواند به حرفهایتر برگزار شدن نمایشگاه و همچنین بهصرفه برگزارشدن نمایشگاه، منجر شود.
البته تجربه مختصر چند سال اخیر که شاهد برگزار نمایشگاه کتاب با مشارکت نهادهای مردمنهادی چون اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران، تعاونی ناشران آشنا و انجمنها نشان داد که این نهادها توان مدیریت نمایشگاه را ندارند و هنوز به بلوغ کافی نرسیدهاند. همین مساله سبب شده است ما شاهد مشکلات زیادی در برگزاری نمایشگاه و یارکشیهای مختلفی باشیم و این خود میتواند بر مشکل بیفزاید.
با وجود اینکه معتقدم نمایشگاه باید از سوی اتحادیه ناشران و کتابفروشان مثل آنچه در آلمان و سایر کشورهای اتفاق میافتد برگزار شود، ولی در وضعیت فعلی تا شکلگیری اتحادیهای فراگیر با ساختار علمی، اجرایی و مدیریتی به صلاح نمیدانم این امر اتفاق بیافتد. بخش اعظم بدنه نشر به ویژه ناشران قدیمی کشور غیر علمی هستند و امید میرود در دهههای آینده با حضور نسل جوان تر و با دانش روز شاهد وضعیت بهتری باشیم و شاید بتوان به این نهادها اعتماد بیشتری کرد.
به نظر شما آیا نمایشگاه های کتاب می توانند بر ترویج فرهنگ کتابخوانی تأثیرگذار باشند و چگونه؟
مطلبی: مطمئناً نمایشگاه به دلایلی مانند "مطرح شدن کتاب در سطح جامعه، مطرح شدن موضوع کتاب و کتابخوانی در رسانههای گروهی، حضور بخش اعظم کتابهای تولید شده در کشور در یک جا، حضور نویسندگان، تصویرگران، مترجمان و... در نمایشگاه"، فرصت بسیار مناسبی است.
امید است موضوع کتاب و کتابخوانی محدود به هفته کتاب و نمایشگاه نباشد و به رویهای جاری در کشور تبدیل شود. مهمترین عناصر زنجیره ترویج کتاب و کتابخوانی آموزش و پرورش و آموزش عالی است که در این خصوص هیچ برنامه مشخصی ندارند و البته در کل برای حوزه کتاب و کتابخوانی برنامه مشخص جز برنامههای پراکنده که چندان موثر نیستند، وجود ندارد.
فرصت های شغلی کتابداران در حوزههای نشر را چگونه ارزیابی میکنید؟
کتابداری و اطلاعرسانی از معدود رشتههای دانشگاهی است که ارتباط نزدیکی با حوزه نشر دارد؛ در واقع می توان گفت بخشی از مهارتهای مورد نیاز نشر و حوزههای پیرامونی از قبیل اجزا و ساختار کتاب، نگارش علمی، استناد و منبع نویسی، تهیه نمایه کتاب، جستجوی دقیق منابع و مهارتهای کتابشناسی و نظایر آن در سرفصلهای آموزش کتابداری در دانشگاهها آموزش داده میشود؛ بنابراین فارغالتحصیلان رشته کتابداری و اطلاعرسانی برای ورود به حوزه نشر از قابلیتها و صلاحیتهای بالایی برخوردارند و ورود به حوزه نشر و مدیریت بنگاه انتشاراتی و یا مسئولیت بخشهای مختلف به راحتی از عهده یک کتابدار بر میآید و البته کتابداران نسبتاً زیادی مسئولیت بخشهای مختلف یک انتشارات را بر عهده دارند.
به نظر شما کتابداران چه ارزش افرودهای برای ورود به عرصۀ نشر دارند و به طور خاص در کدام مشاغل نشر میتوانند وارد شوند؟
همانطور که در پاسخ سئوال قبل اشاره شد کتابداران از مدیریت موسسه انتشاراتی تا ویراستاری فنی و ساختاری کتاب، نمایهسازی انتهای کتاب، تهیه صفحات اولیه و با یک آموزش نه چندان طولانی، ویراستاری ادبی کتاب را میتوانند بر عهده بگیرند؛ در واقع تنها بخشهایی که کتابداران مزیت رقابتی نسبت به فارغالتحصیلان سایر رشتهها ندارند بخش مرتبط با حوزه گرافیک و طراحی، مالی و حسابداری و تا اندازهای بازرایابی است.
با توجه به تجربه شما برای ورود کتابداران به برخی از حوزههای نشر، چه کاستیهای در حوزههای آموزش دانشگاهی در این زمینه وجود دارد و چه پیشنهاداتی برای رفع آنها دارید؟
حوزه نشر حوزهای است که صرف داشتن دانش مرتبط با فعالیتهای نشر به موفقیت فرد در آن کمک چندانی نمیکند برای همین به نظرم درسهایی نظیر مبانی نشر، نشر و ویرایش، نمایهسازی، و دروسی که به آشنایی کتابداران با ساختار و اجزای کتاب و بخشهای مختلف کتاب و همچنین مهارتهای کتابشناختی و جستجو و بازیابی کمک میکند، برای ورود به حرفه نشر کفایت میکند.
آنچه مهم است و ناشر باید شناخت دقیق از آن داشته باشد دانش مدیریتی، فرهنگی، اجتماعی و تا اندازهای سیاسی است که اگر ناشر از این حوزه دور باشد موفقیتی نخواهد داشت. در واقع ناشر باید یک جامعهشناس هم باشد، یک مدیر هم باشد و...
متاسفانه رشته کتابداری و اطلاعرسانی بیش از انداره مهارتمحور است و از مبانی نظری و همچنین مدیریتی بسیار دور است. برای همین فارغالتحصیلان این حوزه، با یک سری فنونی و مهارتهای آشنا میشوند که بیشتر در کتابخانه به درد میخورد و برای همین بیشتر کتابداران هم تمایل دارند تنها در کتابخانه کار کنند در حالیکه در سایر رشتهها این معمول نیست.
به عنوان کتابداری که وارد عرصه نشر الکترونیکی کتاب شده است، چه رویکرد و ویژگی خاصی را میتوانید نام ببرید که از تجربه و تخصص کتابداری شما اخذ شده باشد؟
اگر کتابخانههای نسل بعد را تصور کنیم متوجه خواهیم شد بیشتر کتابخانهها ناشران آینده هستند. در حقیقت، در نشر آینده، بسیاری از عوامل و واسطهها تولید و عرضه محتوا حذف خواهند شد مثلاً طراحان به واسطه اپلیکیشنهای هوشمند طراحی، ناشران به واسطه نرمافزارهای هوشمند دسترسپذیری محتوا، ویراستاران به واسطه ویرایشگران هوشمند و... از گردونه نشر خارج خواهند شد و بین صاحب ایده و فکر و مصرفکننده واسطهای نخواهد بود. در چنین نگرشی کتابخانهها در مواردی با فراهم کردن زیرساختهای بهاشتراکگذاری محتوا نقش ناشران را ایفا خواهند کرد و الان هم در برخی از متون و کشورها به نقش ناشر بودن کتابخانهها تاکید میشود.
فکر میکنید این تصور از کجا ناشی میشود، ویژگیهای مشترک زیادی وجود دارد که به توانایی کتابخانه پیشرفته در دسترسپذیری اطلاعات و دانش مربوط میشود که اگر نیک بنگریم با بنگاههای نشر مشترکند؛ بنابراین از نظر من کتابخانهها وجه مشترک زیادی با بنگاههای نشر و کتابداران با مدیران و متخصصان نشر دارند.
بزرگترین بحران ها و آسیب های موجود در حوزه نشر کتاب در ایران و عوامل ایجاد آن را چه میدانید؟
اگر بخواهم به بحرانهای و آسیبهای نشر بپردازم اول باید مشخص کنم میخواهم از چه منظر به آن نگاه بکنم؛ از منظر خواننده، ناشر، نویسنده، دولت و.... از هر دریچهای به این مساله نگاه شود شاهد بحرانها و آسیبهای متفاوتی خواهیم بود.
از منظر ناشر اگر به آن نگاهی بیندازم به آسیبهای چون حرفهای نبودن صنعت نشر، وابستگی صنعت نشر به دولت و حمایتهای دولتی، ممیزی در نظر، حمایتهای غیرکارشناسی دولت در صنعت نشر، نداشتن برنامه در بدنه نشر و همچنین دولت، مشکلات قانونی و نبود ضمانتهای قوی برای جلوگیری از قاچاق کتاب، و...
از منظر خوانندگان به آن بپردازیم شاهد آسیبهای مرتبط با همخوان نبودن محتوا با نیاز مردم، کتابسازی، عرضهنشدن کتابهای خلاقانه و بدیع، تکرار محتوا، ممیزی، گران بودن کتاب به نسبت به درآمد، دسترسی به کتابهای محدود برای همه خوانندگان در سراسر کشور، عدم توزیع مناسب کتاب، و...
و خوب طبیعتا از منظر نویسنده و شاید دولت هم آسیبهای زیادی وجود دارد که اگر بخواهم به همه آنها بپردازم طبیعتا خود مقاله مفصل خواهد بود. مقاله در خصوص مشکلات صنعت نشر کتاب در ایران، در فصلنامه فرهنگ ارتباطات، زیر چاپ دارم که علاقمندان میتوانند به آن مراجعه کنند.
نظرتان دربارۀ راهبردهای برونرفت از مشکلات موجود در نشر ایران چیست؟
در 25 سال گذشته که بهنوعی با حوزه نشر در ارتباط بودم و در این حوزه مطالعه و یا فعالیت میکردم، همیشه راهبردها کوتاهمدت بوده و تاثیری بر حرفهای شدن و استقلال صنعت نشر نداشته است، بیشتر فعالیت برای رفع مشکلات آنی صنعت نشر، بدون برنامهریزی کلان و بلند مدت بوده است. مثلاً الان بزرگترین مشکل صنعت نشر کاغذ است، آیا به نظر شما اولین بار است که مشکل کاغذ مواجه هستیم؟ مطمئناً خیر. بارها در 40 سال گذشته با مشکل کاغذ درگیر بودیم، ولی آیا نمیتوانستیم روی صنعت تولید کاغذ سرمایهگذاری کنیم به جای اینکه هر دفعه کاغذ وارد کنیم؟
اصلیترین مشکل صنعت نشر بهخاطر غیرحرفهای بودن آن و شکلگیری نشر گلخانهای در سایه حمایتهای غیرمتوازن از تولید صرف بوده است و نگاه کلانی از سوی دولت وجود نداشته است. به نظرم تمام برنامههای دولت و نهادهای مردم نهاد مثل اتحادیه و انجمنها باید ناظر بر شکلگیری نشر حرفهای و تقویت بدنه نشر باشد. تازمانیکه 90 درصد ناشران دانش کافی از فعالیت خویش ندارند، هرگونه حمایتی تنها به شکلگیری رانت و فساد منجر خواهد شد.
نظرتان دربارۀ کتابسازی و مقالهسازی و دلایل افزایش آن در سالهای اخیر چیست؟ راههای مقابله با آن را چه میدانید؟
در سالهای گذشته کمیتگرایی تنها متوجه نشر و شکلگیری بالغ بر 18 هزار مجوز نشر نبوده، بلکه آثار تولید شده چه در قالب کتاب و مقاله هم از این قاعده مستثنی نمیشود. تمام فعالیتهای وزارت علوم و وزارت بهداشت از کمیت مقالات و کتابهای تولید شده حمایت میکند بدون اینکه کیفیت و استفاده از این منابع مورد ارزیابی قرار گیرد.
در نتیجه وقتی آمار نشر کتاب را بررسی میکنیم میبینیم در سال 1397 با کسر کتابهای کمک آموزشی بالغ 52 هزار عنوان کتاب چاپ اول منتشر شده است. بررسی کتابهای منتشر شده نشان میدهد بالغ بر 90 درصد این عناوین هیچگونه ایده جدیدی از خود ندارند؛ و البته بالغ بر 50 درصد کتابها تنها نتیجه چسب و قیچی است و هیچ پژوهش و مطالعهای پشت آن نیست.
لطفا مختصری دربارۀ برنامۀ تکتاب، و کاربرد خاص آن برای کتابخانهها و کتابداران بفرمایید؟
سامانه امانت و خرید الکترونیکی منابع اطلاعاتی تکتاب امکان نشر الکترونیکی را برای ناشران فراهم میکند. لذا ناشران همکار قادر خواهند بود تا فایل الکترونیکی اثر خود را در سامانه بارگذاری کنند و وضعیت امانت و فروش آثار خود را رصد کنند. افراد نیز خواهند توانست با ورود به سامانه، به اطلاعات کتابشناختی و معرفی منابع دسترسی دارند و با عضویت میتوانند منابع را با اعتباری که فراهم میکنند امانت گرفته و یا خریداری کنند. آنها همچنین میتوانند از طریق نرمافزار کاربردی سامانه، اقدام به مطالعه و استفاده از منابع کنند.
برای استفاده از سامانه تکتاب لازم است اپلیکیشن آن از وبسایت wwwtaktab.com و بازار دریافت روی گوشی یا تبلت خود نصب نماید. این سامانه با مشارکت کتابداران متخصص و با همکاری ناشران محترم تهیه شده و در نظر دارد کتابهای دانشگاهی منتشر شده در 5 سال اخیر را دسترسپذیر کند.
برای اولین بار در این سامانه تلاش شده است امکاناتی برای کتابخانهها ایجاد شود تا از این کتابخانه بتوانند امکان استفاده اعضای خود را فراهم کنند. امکانات برای کتابخانهها:
• افزایش آثار الکترونیکی به زبان فارسی. امروزه یکی از مشکلات اصلی کتابخانهها کمبود و یا نبود آثار الکترونیکی به زبان فارسی است. این مشکل با تحریک ناشران به سمت نشر الکترونیک و دسترس پذیر کردن آنها برای کتابخانهها در سامانه تکتاب، مرتفع میشود.
• دسترسپذیر کردن منابع الکترونیکی برای کاربران کتابخانهها. این سامانه با بسترسازی مناسب و فراهم نمودن روشهای مناسب این امکان را برای کاربران کتابخانهها فراهم میکند تا از مسیر کتابخانه خود از منابع موجود در این سامانه استفاده کنند.
• ارائه خروجیهای استاندارد. این سامانه با توجه به پیادهسازی بر مبنای استاندارد اونیکس این امکان را فراهم میکند تا اطلاعات موجود در سامانه در قالب استانداردهایی مانند مارک و دابلینکُر در دسترس سامانههای کتابخانهای قرار گیرد.
• ارائه خدمات مطالعه الکترونیکی برای کاربران کتابخانهها. این سامانه با ارائه امکان کتابخوان الکترونیکی و قابلیتهای دیگر به کاربران امکان میدهد تا به راحتی اقدام به مطالعه منابع به صورت الکترونیکی و آفلاین کنند.
به نظر شما انجمن های علمی تخصصی، به طور خاص انجمن علم اطلاعات و دانششناسی در چه مواردی و چگونه میتواند درکاهش برخی از مشکلات و بحرانهای موجود در حوزه نشر کتاب نقشی موثر ایفا کند؟
در حال حاضر تنها رشتهای که بیشترین ارتباط را با حوزه نشر دارد رشته علم اطلاعات و دانششناسی است و در واقع این یک فرصت برای رشته است تا فارغالتحصیلان بتوانند در بازار نشر جذب شوند؛ ولی بارها دیدهام که برخی از همکاران به غلط تصور میکنند که مباحث نشر مورد توجه آنها نیست و البته قرار نیست همه در همه حوزهها متخصص باشند ولی دور دانستن آن از رشته ظلم به رشته و همچنین به نشر است. در واقع خروجی نشر، در شکل علم، ورود کتابخانهها و مراکز اطلاعرسانی است؛ پس نشر حوزه جدا و مستقل از کتابخانه و مراکز اطلاعرسانی نیست.
کاری که انجمن علم اطلاعات و دانششناسی میتواند انجام دهد، توجه ویژه به مباحث حوزه نشر در همایش و کنگرههاست و اختصاص کمیتهای برای نشر در کنار کمیتههای دیگر است.