مصاحبه کننده: زهرا شاه نظرنژادخالصی/ عضو هیات مدیره و مسئول کمیته روابط عمومی انجمن کتابداری فارس
- لطفا خودتون رو بیشتر برای مخاطبان نشریه الکترونیکی انجمن کتابداری فارس معرفی بفرمایید؟
سالک نژاد هستم متولد سال 1339. در بیزینس های مختلفی در ایران و در کشورهای مختلف فعالیت داشته ام.تخصص های مختلفی را در زمینه های هنری،صنایع دستی، توریسم،آی تی و سایر صنایع داشته و همچنین دارای فعالیت های مدیریتی و اجرایی در نمایشگاه های مختلف خارج از ایران بوده ام.
چندسال پیش با مشاهده چالش در بخش فرهنگ شروع به مطالعه در این زمینه نموده و به این نتیجه رسیدیم که در بخش دسترسی مردم به کتاب مشکلاتی وجود دارد.درصدد برآمدیم تا برای این مشکل چاره ای بیندیشیم، از اینرو تصمیم گرفتیم تا با ایجاد یک استارت آپ و با کمک تکنولوژی های روز، کتاب را آسانتر به دست مردم برسانیم و در این راه به دنبال سود نبودیم زیرا با توجه به تجارب بنده در بخش های مختلف اقتصادی بر این نکته واقف بودم که فضاهای تولید سود بیشتری را ایجاد می کنند و در واقع اعتقادم بر این است که مسیر هایی هست که میتوان با کتاب، فرهنگ را ارتقا داده و فاصله طبقاتی را که در جامعه با اقتصاد ایجاد شده با کتاب و فرهنگ جبران نمود.
- با توجه به تجارب ارزشمندتان در زمینه کارهای فرهنگی به ویژه در امیراکتاب بفرمایید که آیا با برپایی نمایشگاه های کتاب به شکل کنونی در ایران موافق هستید و اینکه چه پیشنهاداتی برای برگزارکنندگان نمایشگاه دارید؟
در رابطه با برگزاری نمایشگاه کتاب به شکل سنتی و موجود فعلی در ایران باید گفت ساختار، که"جمع کردن ناشر، جمع کردن مردم واطلاع رسانی" هست، پایه گزاری خوبیست ولی از نظر اینجانب، ابزار کار درستی در سیستم کتاب ایجاد نشده و در واقع نمایشگاه کتاب که باید ریشه های توزیع کتاب که همان بحث کتاب فروش ها است را تقویت کند، در جهت عکس عمل می کند.
- منظور چیست؟
منظور این است که در زمانیکه ناشری از تهران به شیراز تشریف می آورد و کتابش را با قیمت موردنظر خود می فروشد و با پول نقد به دفتر نشر خویش بازمی گردد، در همان زمان برخی از کتابفروشان شیرازی باید به سراغ بانک بروند، پول مضاربه کرده و چک های خویش را پاس کنند.
- پیشنهاد شما چیست؟
پیشنهاد این است که اقداماتی صورت گیرد که چنانچه هر ناشری بخواهد در هر شهرستانی غرفه ای به پا کند ملزم به این باشد که یکی از صاحبان پروانه کسب کتابفروشی آن شهرستانرا خواسته تا در آن محل حضور داشته باشد، یعنی اینکه به طور مثالچنانچه نشرxبخواهد کتابش را در شیراز بفروشد، یکی از کتابفروش های شیراز را به عنوان نماینده خودش انتخاب کرده که کتابهایش را در آنجا به فروش برساند،این روند سبب می شود که علاوه بر اینکه کتابفروش معرفی می شود و با مردم ارتباط می گیرد و از سلیقه آنها آگاه میگردد چنانچه مانده مالی نیز دارد این مانده مالی به وی برگردد و می تواند در این شرایط اقتصادی کهبا گران شدن کاغذ ، چاپ و دستمزد،شاهد خارج شدن کتاب از سبد خانوار هستیم،جان خود را و حیات خود را ادامه دهد. پس نتیجه می گیریم نمایشگاه بسیار خوب است ولی از نظر اینجانب این روش را می توان به کار برد و این پیشنهاد، بسیار روش کار آسانی دارد و شدنی است با موفقیت انشالله.
- به نظر شما آیا نمایشگاه های کتاب می توانند بر رونق صنعت نشر و بازار کتابفروشی ها تاثیرگزار باشند؟
سوال بسیار زیبا، نیکو و پسندیده ای است که آیا نمایشگاه کتاب می تواند بر رونق صنعت نشر و بازار کتابفروشی ها و همچنین ترویج فرهنگ کتابخوانی تاثیرگزار باشد....
ما باید اول رونق را تعریف کنیم، رونق کتابفروشی و نشر پیوسته و وابسته به کتابخوان بودن مردم است چنانچه سیاست های فعلی باشد در زمان کوتاهی بعضی از ناشران به نون و نوایی خواهند رسید ولی کتابفروش ها که ریشه هستند، اینجا می مانند و اصل قضیه اینکه هیچ کدام هزینه ای را در کتابخوان کردن مردم نخواهند داشت.
روش های کتابخوان کردن مردم، روش های تبلیغاتی زیرکانه ای را می طلبد که از زمان مهدکودک الی آخر با توجه به نوع افکار، دیدگاه و مشوق هایی (وقتی اسم مشوق می آید بلافاصله مشوق های مالی به ذهن خطور می کند در صورتیکه مشوق ها،مفهومانگیزه هم به دنبال دارد) کهبه وسیله این مشوق ها و این اثرگزاری هامی توان کتابخوان و کتابنویس تولید کرد.
در واقع ما هیچ برنامه ای برای کتابنویس کردن و داستان نویس کردن کودکان ونسل نو خویش نداریم و هر آنچه به عنوان درس انشا و نظایر وجود دارد، نوعی رفع تکلیف استوهم اکنون کلاس های ریاضی، علوم، و غیره اولویت دارند در صورتی که اگر اصول پایه و ادبیات و فرهنگ نگارش رواج پیدا کند که مثلا چنانچه دانش آموزی که فردا مدیر خواهد شد، فردا مهندس خواهد شد و حتی تکنسین خواهد شد بتواند مثلا گزارشی را بنویسد بسیار مفید واقع خواهد بود.
پس نتیجه می گیریم که ما باید کتابخوان تولید کنیم تا رونق نشر، کتابفروشی و صنعت نشر برقرار باشد و امید است با روش های بهتر و جدید تر بتوان این هدف را محقق کرد.
- و سخن پایانی؟
در رابطه با سخن پایانی باید گفت در دنیای علم کتابخوانی و فرهنگ، پایانی وجود ندارد، در وضعیت کنونی بهترینروش این است که سازمان ها و تشکل هایی که با فرهنگ مرتبط می شود را زیر یک سقف جمع کنیم و بگوییم شما چه میتوانید بکنید؟
نه اینکه چه می خواهید و یا چه بودجه ای می خواهید.
بگوییم با آنچه که دارید چه میتوانید بکنید....
در جلساتی که تشکیل می شود نباید کسی مورد نقد قرار گیرد و باید از توانمندی ها و هنر آنها سوال گردد،اینکه ذره بین برداریم و دیگران را نقد کنیم و دنبال بودجه و مسایل دیگه باشیم،این چیزی میشود که هیچ نتیجه ای در بر نخواهد داشت، در بحث فرهنگ تمام واحدها را باید زیر یک سقف جمع کرد و از این نعمت جمع بودن استفاده کرد.
- و در پایان از اینکه وقت با ارزش خود را در اختیار ما قرار داده و در گفتگوی ما شرکت نمودید از شما بسیار سپاسگزارم.