• ilisafars@gmail.com

  • شماره تماس :14-32263513-071

  • ساعت کاری :۸صبح تا ۳ بعدظهر

یک تجربه- رضایت شغلی کتابدار

محمدرضا ابراهیمی، مسئول کتابخانه عمومی ابوریحان شیراز

همیشه کتابخانه و معاشرت با کتاب‌ها و کتاب‌خوانان را دوست داشته‌ام و آن را تجربه‌ای لذت‌بخش یافته‌ام. هنگامی­که در کتابخانه‌ هستم، بسیاری از مواقع، دو جمله از دو نویسنده سرشناس به ذهن من متبادر می‌شود؛ یکی جمله خورخه لوئیس بورخس نویسنده و شاعر آرژانتینی که: «من همواره بهشت را نوعی کتابخانه تصور کرده‌ام»، و دیگری جمله مارک تواین نویسنده آمریکایی که: «در یک کتابخانه خوب احساس می­کنید به طرزی رازآلود در حال جذب حکمت موجود در کتاب‌ها از طریق پوست خود هستید، بدون آن‌که حتی آن‌ها را باز کنید!».

سوگند به قلم و آنچه با آن می نویسند

لیلا سودبخش عضو هیات علمی بازنشسته دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه شیراز

به یاد دارم که از دوران دبستان خیلی علاقه مند بودم که آنچه را آموختم به سایر همکلاسی­هایم بیاموزم همیشه قبل از شروع کلاس دوستانم را جمع می­کردم و برایشان درس ساعت بعد را توضیح می­دادم از این کار بسیار لذت می­بردم و باعث می­شد درس را خوب یاد بگیرم. یادم هست که در دوره دبیرستان صبح­ها با یکی از همکلاسی­هایم که منزلشان نزدیک خانه ما بود پیاده به دبیرستان می­رفتیم، در راه کل درس­های آن روز را یکی یکی از ساعت اول و یک بار من و یکبار دوستم برای هم توضیح می­دادیم به همین منوال در دوران دانشگاه ساعت­های خالی بین کلاس­ها همراه یکی از دوستان به کتابخانه می­رفتیم و جایی که مزاحم دیگران نباشیم را انتخاب و درس ساعت بعد را مرور کرده و برای هم توضیح می­دادیم.

این مقدمه را خدمتتان عرض کردم تا بگویم آموزش و یاد دادن به دیگران برای من همیشه لذت بخش بوده و می­باشد و یک رضایت­مندی خاصی را در وجودم ایجاد می­کند البته بعدها متوجه شدم که ذکات علم، آموختن آن به دیگران است.

در سال­های 1373 الی 1376 اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی دوره­های آموزشی کوتاه مدت (فشرده کتابداری) را برای کتابداران شاغل در کتابخانه­های عمومی استان فارس جهت روزآمد نمودن اطلاعات علمی آن­ها برگزار می­نمود. در این راستا از بخش علوم کتابداری و اطلاع­رسانی دانشگاه شیراز جهت ارائه دروس نظری و عملی دعوت به عمل آورده شد. در واقع ارائه این دوره­ها توسط اعضای هیات علمی بخش علوم کتابداری و اطلاع­رسانی و کتابداران متخصص انجام گرفت. اینجانب افتخار این را داشتم که در هر سه دوره تدریس دروس مختلفی از جمله فهرست­نویسی، رده­بندی، مجموعه­سازی و نشریات ادواری را به عهده داشته باشم.

کتابداران کتابخانه­های عمومی استان فارس که در این دوره­ها شرکت می­کردند، بسیار علاقه­مند بودند و با شور و اشتیاق در کلاس­ها حضور می­یافتند. نکته حائز اهمیت این بود که چون این کتابداران افرادی بودند که در کتابخانه­های عمومی مشغول کار بودند و کار در کتابخانه را تجربه کرده بودند به همین دلیل فرق عمده ای بین آن­ها و دانشجویانی که در این رشته تحصیل می­کردند مشاهده می­گردید.در دروسی که اینجانب به صورت نظری و عملی تدریس و آموزش می­دادم کتابداران اطلاعاتشان به دلیلی که ذکر کردم خیلی بیشتر از دانشجویان بود و با کنجگاوی فراوان فلسفه رده­بندی را با جان و دل گوش می­دادند و تمام مدت سوال می­کردند هر روز نمونه و عناوین مختلفی از موضوعات مختلف را با خود به کلاس می­آوردند و شماره­سازی رده­بندی دهدهی دیویی را خود کتابداران انجام می­دادند. لازم به ذکر است که در آن زمان کتابداران یا دارای مدرک دیپلم بودند یا اگر از تحصیلات دانشگاهی برخوردار بودند رشته تحصیلی آن­ها غیر از رشته کتابداری و اطلاع­رسانی بودخلاصه کلام اینکه بنده یک کتابدار دانشگاهی بودم و نیز کتابداران کتابخانه­های عمومی که در این دوره­ها شرکت می­کردند هر دو لذت فراوانی از کلاس می­بردیم.

این لذت ناشی از رضایت شغلی بود که در من کتابدار دانشگاهی و در آن­ها که کتابدار کتابخانه عمومی بودند، وجود داشت و به قول معروف مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد.پس از پایان دوره خوشبختانه کتابداران با مدرسین این دوره­ها در ارتباط علمی بودند و این کلاس­ها علاوه بر ارتقای سطح علمی و آگاهی کتابداران شاغل باعث آشنایی و ایجاد ارتباط آن­ها با اساتید و کتابداران متخصص دانشگاهی شده بود بطوریکه بعضی از این کتابداران بعدا به صورت داوطلب خواهان شرکت در بعضی از کلاس­های دانشگاه بودند. یادم هست که در درس مواد و خدمات کتابخانه برای کودکان و نوجوانان که اینجانب تدریس می­کردم یکی از کتابداران کتابخانه عمومی با اجازه آموزش دانشکده در این کلاس شرکت می­کرد و خیلی هم فعال بود و نیز از خاطرات دیگر از تاثیر مثبت این دوره ها در رضایت شغلی کتابداران با شرکت کتابداران در کنکور سراسری جهت تحصیل در رشته کتابداری و اطلاع­رسانی بود. یکی از کتابداران کتابخانه شهید دستغیب در سال بعد از آموزش کوتاه مدت در کنکور سراسری شرکت کرد و در رشته کتابداری واطلاع­رسانی پذیرفته شد و پس ازطی دوره چهارساله، مدرک کارشناسی خود را اخذ نمود.

چند سال بعد از برگزاری این دوره­ها بعداز ظهر یکی از روزهای هفته در اتاقم در بخش علوم کتابداری و اطلاع­رسانی نشسته بودم که کسی در اتاقم را زد. فکر کردم ممکن است دانشجویان یا همکاران باشند ولی با تعجب دیدم یکی از کتابداران کتابخانه شهید دستغیب شیراز (ملی پارس) (که در دوره­های فشرده کتابداری شرکت داشت) سرکار خانم مجتهدزاده هستند.ایشان با دسته گلی زیبا و یک جعبه شیرینی وارد اتاق من شدند و با یک شور و شوق خاصی پر از انرژی مثبت گفت استاد (حمل بر خودستایی نشود عین کلام ایشان بود) من امسال کتابدار نمونه کشوری شده­ام و چند روز پیش از من دعوت شد و به تهران رفتم و از دست مسئولین فرهنگ و ارشاد اسلامی جایزه دریافت نمودم. زمانی که صدایم کردند و جلو می­رفتم که جایزه­ام را بگیرم یاد شما افتادم و به خود گفتم "این خانم سودبخش و سایر اساتید بودند که باعث نمونه شدن من گردیدند و این انگیزه را در من ایجاد نمودند که عاشقانه در کتابخانه ارائه خدمت کنم. من اگر این دوره را نگذرانده بودم شاید هرگز این موفقیت نصیبم نمی­شد. به خودم گفتم تا رسیدم شیراز به دیدن خانم سودبخش خواهم رفت". حالا آمده ام این خبر را به شما بدهم و قدردانی کنم.

من که بی نهایت خوشحال شده بودم، خستگی مفرطی که بر تن داشتم با شنیدن این خبر مسرت­انگیز از زبان خانم مجتهدزاده کتابدار کتابخانه عمومی از تنم به در رفت و رضایت شغلی من را چندین برابر کرد. متقابلا سرکار خانم مجتهدزاده که خود نیز اهل کتاب و کتابخانه و ... بود، باگذراندن دوره­های کوتاه مدت و ارائه خدمت خوب وکسب این مقام و جایزه، رضایت مندی شغلی ایشان چندین برابر شده بود و چهره شادشان این مطلب را فریاد می­زد.

من حقیر خدا را خیلی سپاس گفتم که توانسته بودم قدم کوچکی در راه اعتلای فرهنگ و دانش کتابداران بردارم. ناگفته نماند خود کتابداران کتابخانه­های عمومی بسیار توانا و دانش دوست بودند و لطف خداوند شامل حال من شده بود که بتوانم در این دوره­ها به عنوان عضو کوچکی از یک مجموعه ارائه خدمت نمایم.

سونامی در کتابخانه

سیده لیلا حسینی، مسئول کتابخانه عمومی روزبهان شیراز

کلید باچرخشی در قفل؛ در کتابخونه رو باز می­کنه. قدم می­ذارم تو کتابخونه و نفسی عمیییییق....بوی چوب..یه بوی خاص..یادمه از 13 سال قبل که بعنوان کتابدار وارد کتابخونه شدم همین بو رو حس کردم سال­هاست من با این بو زندگی می­کنم...بوی ماندگار چوب!!!!

راستی شما تا حالا بوی چوب رو حس کردین؟ قفسه­ها- کتاب­ها.....کهنه...نو...

تجربه ای از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

فرهاد حسن زاده نویسنده کودک و نوجوان

در کودکی تا جایی که یادم می‌آید اولین کتابی که دیدم یک کتاب رنگی بود که داستانش درباره یک پری دریایی بود. آنقدر محو نقاشی‌ها و داستانش شده بودم که گذشت زمان را احساس نمی‌کردم و همه جا با خودم آن را می‌بردم. سواد خواندنش را نداشتم و خواهر بزرگترم آن را برایم می‌خواند. بعدها یادم است داستان‌های صمد بهرنگی را بسیار دوست داشتم و می‌خواندم. فضایی که از جامعه‌ی تهیدستان ترسیم می‌کرد خیلی به من نزدیک بود و آن را از خودم جدا نمی‌دیدم. همین‌طور داستان‌های علی اشرف درویشیان، داریوش عبادالهی و مهدی آذریزدی.

آدرس

آدرس :

شیراز - خیابان حافظ - سازمان اسناد و کتابخانه ملی فارس - دبیرخانه انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران-شاخه فارس

شماره تماس :

071-32263513-14 داخلی 186

دبیر انجمن:

09116252913

آدرس ایمیل:

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

صفحات اجتماعی:

تلگرام

تصویر

آخرین مطالب

05 بهمن 1402 / دوره ششم، شماره اول: آرشیو دیجیتال
05 بهمن 1402 / دوره ششم، شماره اول: آرشیو دیجیتال
05 بهمن 1402 / دوره ششم، شماره اول: آرشیو دیجیتال

خبرنامه

برای اطلاع از آخرین خبرهای انجمن کتابداری فارس در خبرنامه سایت عضو شوید .
ثبت